دوستان عزیز، ان شاء الله سال پر خیر و برکتی داشته باشید
با آرزوی سلامتی
و سلام بر حضرت فاطمه (س)
همکاران او در این کارخانهها، زنان
سرپرست خانوار با هزار و یک داستان غمانگیزند و همچنین زندانیان آزاد شده با برگه
سوءپیشینهای در مشت که همه را میترساند و فراری میدهد. قصه انگیزههای این کارآفرین
و مکانیسم حمایتیاش از آدمهای رنج کشیده این سرزمین شنیدنی است و البته برنامههای
بلند نظرانه او برای راهاندازی کسب و کاری مشابه در سراسر ایران
به نام خدا
انسان به طبیعت خود انسان هلوع و کم طاقتی است. به نحوی که با کوچکترین تغییر و وقوع حوادث ناخوشایند بر او، ناله و بیتابی میکند و با وقوع حوادث خیر و گوارا با نفس او، خوشحالی و احساس رضایت میکند. بیشتر انسانها در هنگام مواجهه با حوادث گوارا، دیگران را از رسیدن به آن منع میکند. برخی از انسانها از سر دلسوزی و همدردی با دیگران، خوبیها را با دیگران تقسیم میکنند ولی همین افراد در اموری برای رسیدن به منفعت بیشتر، از رسیدن منفعت به دیگران جلوگیری میکنند. در نهایت انسان سعی میکند تا شخص خود را از بدیها دور کند و خوبیها را به سمت خود حتی با منع دیگران، نزدیک کند. انسانی که برای رسیدن به خواسته های خود از اموال دیگران که حق او نیست بهره میبرد و به ناحق دیگران را از حق خودشان محروم میکند هم به عنوان انسان ظالم شناخته میشود. با چنین خوی و تفکری، هر انسانی میخواهد که جلویش باز باشد و هر کاری که میخواهد انجام دهد.
امروزه جنگ بر سر منابع مادی به علت محدود بودن و مصرف شدن سریع و همچنین تفکرهای مادّی ای که اصالت را به لذت بردن و زندگی راحت میدهد، بیشتر از پیش مشکل آفرین شده است. معمولا معنویات به جزء مواردی که برای تحقیر کردن فرد به کار میرود، به علت عدم نزاع و درگیری در هنگام استفاده و عدم محدودیت در منابع، درگیری و نزاعی را به همراه ندارد. این چنین جنگهایی روز به روز در حال افزایش است. جنگ هایی بر سر قدرت، ثروت، لذت، منابع طبیعی و ... که هر سال و ماه، شاهد آنها هستیم. امروزه شاهد وقوع جنگهایی هستیم که مبنای تحریف شده فکری و دینی دارند که در نهایت هم سود و نفع آن برای «دنیا دوستان» باقی میماند و زمینه فساد در زمین را آماده میکنند.
اصالت انسانیت انسان، در فطرت، نفس و روح اوست که باعث شده تا بر تمام موجودات برتری و اولویت داشته باشد. اگر این بخش از وجود انسان از او گرفته شود، چیزی جزء حیوان نمیماند که نتیجه عمل چنین انسان هلوع ای که عقل و اختیار خود را در این مسیر به کار گرفته است، به جزء فساد در زمین، چیز دیگری نیست. اگر فرد و یا گروهی بدو ن داشتن اصالت انسانی و یا بدون در نظر گرفتن آن برای جامعه، برای دفع فساد قیام کنند، پس از گذشت اندک زمانی، آن ها نیز به فسادهای قبلی و یا بدتر از آن مبتلا میشوند. در چنین جامعهای تنها زور و قدرت (قانون جنگل) معیار برتری و رسیدن به اهداف هر شخص میباشد. مهمترین مانع برای رسیدن به هدف این فاسدان، همان چیزی است که خود از آن بیزار و فراری اند، و آن همان حیات و زنده بودن نفس و فطرت آدمی است.
اصلی ترین کار فاسدان از بین بردن مراکز مذهب و دین (مایه حیات آدمی) است. این فساد در زمان پیامبران با قتل آن ها همراه بوده و با گذر از دوران پیامبران، با تحریف در دین آنها (همانند تحریف سامری)، مسیر حقیقی آن دچار انحراف شده است. در اعتقادات شیعه سقیفه که نقطه عطفی در جریان دین اسلام بوده است نیز در همین مسیر قرار دارد. در قرن ۱۶ میلادی با وقوع جنگ های سلیبی، دین مسیحیت (تحریف شده) و کلیسا از عرصه زندگی و حکومتی مردم جدا شد و زندگی مردم به دست قدرت طلبان و ثروت اندوزان (انسان های هلوع) افتاد. این فساد تا به امروز که شاهد آن در کشورها و مناطق مختلف زمین هستیم ادامه داشته است و جز ویرانی، کشتار، نفرت و ... ثمرهی دیگری نداشته است. در قرن گذشته با وقوع جنگ های به اصطلاح جهانی که بیشتر جنگ بر سر قدرت و منابع زمین بوده است، خاطرات تلخی را برای اهل زمین به جا گذاشته است. در زمان حال نیز با ظهور تفکرهای افراطی در دین که ثمره نحس تفکرات انحرافی در دین و حمایتهای حریصانه دولتهای غربی است، شاهد جنایتهای بیرحمانه ای در منطقه هستیم.
اصلی ترین حوادث دوران، تحریف دین و انحراف آن به مسیرهای دیگری است که همواره در طول تاریخ شاهد آن بوده ایم و حضرت امام (ره) از آن تعبیر به اسلام آمریکایی کرده بود. چون مقابله صریح با فطرت و روح پاک جامعه کار بسیار دشوار (و تقریبا نشدنی) هست، بیشتر شاهد تحریف در متن و یا ظاهر آیات دینی و وحدانی هستیم. در جای جای کتاب آسمانی اسلام، به مسئله تحریف به وجود آمده در دین یهود و مسیحیت اشاره شده است. نتیجه این تحریفها از یک طرف توجیه کننده کارهای سیاسی صاحبان قدرت و از طرف دیگر توجیه کننده رفتار های اشتباه مردم عادی است و هیچ اجبار عملی (و یا اخلاقی) در عرصه زندگی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و ... ندارد و تنها معیار میل و خواستههای فردی اشخاص در سمتهای مختلف است. تنها تضمین اجرایی، قدرت و نفوذ فرد است که صرف اغراض شخصی میشود.
بدون اعتقاد به خدای واحد، رسولان بر حق او که پیام زندگانی را برای بشریت به ارمغان آوردهاند و آخرت که بشر جزای کار خود را در آن میبیند، دلیلی ندارد که انسان طبیعت هلوع خود را کنار بگذارد و با دلسوزی برای دیگران و یا برای ماندن نام نیک از او در آینده، زندگی اجتماعی خود را وقف دیگران کرده باشد. این مسئله چیزی نیست که با شعار آزادی بیان، آزادیهای جنسی و آزادیهای ... قابل حل شدن باشد. با تمام این تعاریف که قسمت عمده آن ها به ظاهر با فطرت و روح انسان همانگی دارد و در اصالت حرفهایی است که از پیام توحید و گفتههای پیامبران گرفته شده است، تنهای چیزی که باقی میماند، فساد در مردم و زمین است.
مگر میشود با تعریف مرگ به عنوان پایان زندگی انسان، فردی را متقاعد کرد که کار خوب انجام بدهد و در قبال آن چیزی در این دنیا دریافت نکند؟ مگر میشود انسان بگذارد تا دیگران از این منافع موجود بهره ای ببرند و خود بهره اندکی و یا ضرر را استفاده کند؟ مگر میشود که انسانهای دیگر را همانند برده برای رسیدن به هدف و هوسهای خود به کار نگیرد؟ با چنین تعریفی، انسان به فکر جذب منافع و دفع ضررها در لحظه، لحظهی زندگی خود است. تمام تلاش خود را میکند تا قبل از پایان عمرش از لذت (هرچند اندک) بهره ببرد و با شعارهایی همانند «زندگی کردن در لحظه» زندگی خوشی را برای خود، حتی با ظلم به دیگران بسازند.
نتیجه چنین روش و تفکر زندگی، جزء فساد در عالم، چیز دیگری نیست. حتی اجازه برای زندگی دیگر نوع موجودات هم به سختی فراهم میشود، چه رسد به آدمی! این نتیجه ای است که خداوند در قرآن با بیان «اگر مردم را به هم واگذاریم (دفع نماییم)، زمین فاسد میشود» و یا با بیان دیگر «اگر مردم را به هم واگذاریم، صومعه ها، معابد و مساجدی که خدا در آنها یاد میشود، را نابود میکنند» میفرماید. نتیجه چنین تفکر و روشی است که با کشتار مردم مظلوم در دنیا، تنها صدای اندک انسانهایی در اعتراض به این ظلم و فساد به گوش میرسد.
شما در تمام کشورهای جهان نگاه کنید، چند کشور هستند که به شکل حقیقی سخن از ظلم ستیزی و دفع فساد را بزنند و در عمل نیز آن را محقق کرده باشند؟ چند کشور هستند که به شکل مستقل میتوانند زندگی و معاش مردم خود را تامین کنند؟ چند کشور هستند که از مظلوم واقعی (مثل کشور های فقیر) حمایت کنند؟ به امید خدا در مقالهی بعد در رابطه با حیات و فساد انسان و جامعه صحبت میشود.
و خداوند نسبت به جهانیان با کمال فضل خود رفتار میکند.
و خداوند یاری دهندگانش را یاری میکند.
با تشکر – حاجی علی