دوستان عزیز، ان شاء الله سال پر خیر و برکتی داشته باشید
با آرزوی سلامتی
و سلام بر حضرت فاطمه (س)
به گزارش خبرآنلاین, بعد از سخنان رئیس جمهور و موافقین و محالفین از مجموع 246 رای 79 نماینده رای موافق و 160نماینده هم رای مخالف و 7 نفر نیز رای ممتنع دادند.
پیش از این جعفر میلی منفرد به عنوان نخستین وزیر پیشنهادی علوم نتوانست از مجلس رای اعتماد بگیرد. میلی منفرد 105رای موافق, 162 رای منفی و 32ر رای ممتنع گرفت .پس از او رضا فرجی دانا به عنوان وزیر پیشنهادی از مجلس رای اعتماد گرفت. فرجی دانا 159 رای موافق,70 مخالف و 32 رای ممتنع کسب کرد.
سلام دوستان
تئاتر ! بله، تئاتر !
نمی دونم چرا قشری از جامعه از این هنر فاصله گرفتن و نمی خوان نزدیک شن، قشر بازاری، قشر مذهبی، قشر دانشجو
شاید قیمت بعضی اجراها زیاد باشه ولی می شه قیمت مناسبش رو پیدا کرد و تو سبد خرید ماهانه قرار داد
شاید پز روشنفکری بعضی ها در کسوت هنرمند تئاتر باعث شده ما از تئاتر فاصله بگیریم و نتونیم ارتباط باهاش برقرار کنیم
شاید وقت اون رسیده به اون حوزه هم سری بزنیم و انتظاراتی که در جامعه داریم رو اونجا پیگیری کنیم
به نظر میاد من و جامعه مذهبی دور و برم یه حصاری دور خودمون کشیدیم، و هیچ کسی رو خارج اون انسان نمی دونیم ، اگرهم انسان بدانیم ، ارتباط با اون رو فاقد ارزش می دونیم. رهبری می گویند نقل به مضمون"فلان شخص عیب ظاهر دارد ولی ما کلی عیب باطن"، پس شاید او - در بحث ما شخصی در کسوت هنری -تقوای بیشتری نسبت به ما که ظاهر مذهبی داشته باش
پیشنهاد این تئاتر رو می کنم نمایش در همین نزدیکی
«در همین نزدیکی» داستان بخشی از زندگی 4 دانش آموخته دانشگاه صنعتی شریف است که تجربه مشترک آنها شکست خوردن در راه اندازی کسب و کار مرتبط با تحصیلاتشان است. این 4 نفر که ترخیص کار گمرک هستند، از جایی اراده می کنند تا شرایط اقتصادی خود را بهبود ببخشند.
آن وقتها، زمانی که در آمریکا مشغول تحصیل بودم، عادت خوبی داشتم. بر سر هر نوشته ام آیاتی از قرآن کریم را می نوشتم، اغلب به فارسی، و با برداشت آزاد. باید هنوز هم روی سروِرها باشد .... روزی را به خاطر دارم که در سایت کامپیوتر جنوبی دانشگاه نشسته بودم تا مطلب بعدی وبلاگم را بنویسم، و این بار با آیاتی از سوره کهف، که بسیار بر دلم می نشست.
بسم الله الرحمن ارحیم ..... آیا می پنداری که اصحاب کهف و رقیم از آیات عجیب ما بودند؟ ..... ما داستان آنها را به حق بر تو می خوانیم ..... آنها جوانمردانی بودند که به خدا ایمان آوردند، و ما نیز بر هدایتشان افزودیم ..... و قلبهایشان را محکم ساختیم آنگاه که قیام کردند ..... پس گفتند پروردگار ما (همان) پروردگار آسمان و زمین است، هرگز غیر از او معبودی را نمی خوانیم ..... این قوم ما معبودانی جز او برگزیدند ..... پس آنگاه که از آنان کناره گرفتید و از آنچه غیر از خدا می پرستند، پس به غار پناه برید ..... باشد که پروردگارتان رحمتش را بر شما بگستراند.
از آن روز به بعد تا زمانی که در آنجا بودم دیگر از چیزی نمی ترسیدم. قصد بازگشت به ایران را داشتم و دیگران را هم برای این کار ترغیب می کردم، هنوز چند ماهی از آمدنم نگذشته بود که تصمیمم را علنی کردم. استادم مخالف افکار من بود. یک بار از من خواست این بار در ابتدای مطلبم آیه "لا اکراه فی الدین" را بنویسم. منظورش این بود که شماها دین را تحمیلی کرده اید. من بی درنگ پذیرفتم، وقتی به قرآن مراجعه کردم اما، از ادامه این آیه شگفت زده شدم، آنجا که می فرمود: فمن یکفر بالطاغوت و یومن بالله فقد استمسک بالعروۀ الوثقی لانفصام لها.
ادامه مطلب ...خیلی وقته یه سوالی تو ذهنمه، خیلی سعی می کنم دنبال جواب بگردم ، کمک می خوام!
"هدف زندگی چیست؟"
از کجا آمده ام آمده ام بهر چه بود
به کجا می روم آخر، ننمایی وطنم
آیه 56 سوره ذاریات می فرماید: وَ مَا خَلَقْت الجِْنَّ وَ الانس إِلا لِیَعْبُدُونِ، و جنّ و انس را نیافریدم، جز برای آن که مرا بندگی کنند.
چقدر مسلمانان به این آیه توجه می کنن؟ واقعا این بندگی تو زندگی دانشجویی، اجتماعی، فرهنگی ما جا داره ؟
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیتالله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام که پیش از ظهر دیروز انجام شد، وحدت را در برهه کنونی ضروریترین اصل برای مسلمانان خواند و تأکید کرد: هرکس با هر هدفی باعث تفرقه مسلمانان شود، مرتکب گناه بزرگی میشود.
آیت اللّه هاشمی رفسنجانی با تأکید بر اینکه خواستههای شما منافاتی با اصول تشیّع، مسلمانی و ملی ندارد، گفت: همه به سربلندی اسلام و ایران میاندیشیم و بعضیها بر آتش اختلافات میدمند.
ایشان با تشریح اتفاقاتی که این روزها در فلسطین اشغالی میافتد، به دولتهای اسلامی هشدار داد که وقتی قدرتهای جهانی به دور از عرف دیپلماتیک و قوانین انسانی از جنایتکاران صهیونیست حمایت و حتی به آنان کمک میکنند، دامن زدن به اختلافات مذهبی و فرقهای در جهان اسلام، جهالت سیاسی است.
آیتالله هاشمی رفسنجانی با یادآوری سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با نمایندگان مجلس خبرگان و تأکید ایشان بر وحدت مسلمانان که فرمودند بسیاری از مشکلات وحدت ناشی از تندروهای شیعه و سنی است، گفت: مشکل اساسی جهان اسلام افراطیگریهای مذهبی است که فکر میکنند با کارهای افراطی خود دارند به اسلام خدمت میکنند.
با سلام خدمت دوستان
نظرتون در باره قالب زیر چیست؟
http://blogsky.payamblog.com/skin-theme-38.php
صحنه اول :
چند روز پیش در دانشکده همراه دوستان بودیم
که کارمند خدمات سالمند دانشکده از کنارمان رد شد
بار بسیار حجیمی و سنگینی بر دوش خود می کشید
یکی از بچه ها گفت بریم کمکش کنیم
دیگری گفت وظیفه اوست
نظر شما چیست ؟
آیا ما وظیفه ای نسبت به او داریم ؟ از لحاظ اخلاقی چطور؟
---
صحنه دوم:
در سالن مطالعه دانشکده بودم، چند نفر به صورت گروهی صحبت می کردند، مزاحم مطالعه می شدند ،
چرا به هم احترام نمی گذاریم ؟
( سیگارکشیدن در محیط های بسته دانشگاه بماند ...)
به نظر می آید حق الناس برایمان کمتر اهمیت دارد،
آیا ما به عنوان یک مسلمان مراقب رفتارمان نسبت به دیگران هستیم ؟ وظیفه و اخلاق در بین ما چه جایگاهی دارد؟
«ریاضت» یعنى تمرین است.
حضرت على (ع) می فرماید: چنان نفس خود را ریاضت و تمرین مى دهم که به قرصى نان، هرگاه به آن دستیابم، کاملا متمایل شود و به نمک، به جاى نان خورش قناعت کند و چنان از چشمهایم اشک بریزم که همچون چشمهاى خشکیده، دیگر اشکم جارى نگردد. کسى که با تمرین بخواهد حیوان سرکشى را رام کند مى گویند آن را ریاضت مىدهد و «رائض» کسى است که با تمرین حیوان سرکش را رام می کند.
ریاضت براى سالکان الهى این است که نفس سرکش خود را رام کنند تا به طرف «بهیمیت»، «سبعیت» و یا «شیطنت» حرکت نکند و فقط راه چهارم را که راه «فرشته منشى» است طى کند و مطیع عقل عملى باشد.
از سال ۸۰ که مدرک لیسانسم را با معدلی بالا، از دانشگاه صنعتی شریف گرفتم تا سال ۱۳۸۴ باید دائماً جواب دوستانم را میدادم که چرا فوق لیسانس نمیگیری. دو باری هم کنکور شرکت کردم و با رتبه خوب در دانشگاه خودم قبول شدم اما نرفتم. سال ۸۶ که کارشناسی ارشد مدیریت را از دانشگاه شریف گرفتم (با رتبه و معدل بالا) باز تا امروز، دوستان زیادی می پرسند که چرا ادامه تحصیل نمیدهی و دکترا نمیگیری…
پراکنده در جاهای مختلف جواب داده ام. اما گفتم یک پاسخ تفصیلی اینجا بنویسم…
مقدمه اول:
یک واقعیت وجود دارد. نباید نظام آموزشی، به مسیر رشد و پرورش ما جهت بدهد، این ما هستیم که مسیر رشد خود را انتخاب و ترسیم میکنیم.
شاید سالها بعد، علاوه بر دکترا و پست دکترا، پست پست دکترا، پست پست پست دکترا و … هم در دانشگاه ها شکل گرفت. یعنی ما دیگر باید زندگی خود را تعطیل کنیم و تا دم مرگ به در دانشگاهها دخیل ببندیم؟
هر درجه تحصیلی معنا و مفهوم و کارکردی دارد.
وَ قَالَ علیه السلام لَا مَالَ أَعْوَدُ مِنَ الْعَقْلِ وَ لَا وَحْدَةَ أَوْحَشُ مِنَ الْعُجْبِ وَ لَا عَقْلَ کَالتَّدْبِیرِ وَ لَا کَرَمَ کَالتَّقْوَى وَ لَا قَرِینَ کَحُسْنِ الْخُلْقِ وَ لَا مِیرَاثَ کَالْأَدَبِ وَ لَا قَائِدَ کَالتَّوْفِیقِ وَ لَا تِجَارَةَ کَالْعَمَلِ الصَّالِحِ وَ لَا رِبْحَ کَالثَّوَابِ وَ لَا وَرَعَ کَالْوُقُوفِ عِنْدَ الشُّبْهَةِ وَ لَا زُهْدَ کَالزُّهْدِ فِی الْحَرَامِ وَ لَا عِلْمَ کَالتَّفَکُّرِ وَ لَا عِبَادَةَ کَأَدَاءِ الْفَرَائِضِ وَ لَا إِیمَانَ کَالْحَیَاءِ وَ الصَّبْرِ وَ لَا حَسَبَ کَالتَّوَاضُعِ وَ لَا شَرَفَ کَالْعِلْمِ (وَ لَا عِزَّ کَالْحِلْمِ) وَ لَا مُظَاهَرَةَ أَوْثَقُ مِنَ الْمُشَاوَرَةِ
هیچ ثروتی سودمندتر از عقل نیست و هیچ تنهایی وحشتناکتر از خودبینی و خودپسندی، و هیچ عقلی چون مدیریّت، و هیچ بزرگواری و بخششی چون پرهیزکاری، و هیچ همنشینی چون اخلاق نیکو، و هیچ میراثی چون تربیت و حُسن معاشرت، و هیچ راهبری چون توفیق الهی، و هیچ تجارتی چون عمل صالح، و هیچ سودی چون بهرههای آخرت، و هیچ پارسایی چون باز ایستادن در برابر شبهه، و هیچ زهدی چون ترک حرام، و هیچ دانشی چون تفکّر، و هیچ عبادتی چون انجام واجبات، و هیچ ایمانی چون حیا و صبر، و هیچ تباری چون تواضع، و هیچ شرافتی چون دانش، و هیچ عزّتی چون بردباری، و هیچ پشتیبانی محکمتر از مشورت.
وَ قَالَ عَلَیْهِ السَّلَامُ إِنَّ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةَ عَدُوَّانِ مُتَفَاوِتَانِ وَ سَبِیلَانِ مُخْتَلِفَانِ فَمَنْ أَحَبَّ الدُّنْیَا وَ تَوَلَّاهَا أَبْغَضَ الْآخِرَةَ وَ عَادَاهَا وَ هُمَا بِمَنْزِلَةِ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ مَاشٍ بَیْنَهُمَا کُلَّمَا قَرُبَ مِنْ وَاحِدٍ بَعُدَ مِنَ الْآخَرِ وَ هُمَا بَعْدُ ضَرَّتَانِ
دنیا و آخرت دو دشمن متفاوت و دو راه گوناگونند، پس کسی که دنیا را دوست بدارد و بدان دل بندد، آخرت را دشمن دارد و از آن بدش آید. و آن دو چونان خاور و باخترند، و آن که بین آن دو جهت حرکت کند به هر یک نزدیک شود از دیگری دور گردد، و این دو چون دو همسر یک شوهرند.
وَ سُئِلَ عَلَیْهِ السَّلَامُ عَنِ الْخَیْرِ مَا هُوَ فَقَالَ لَیْسَ الْخَیْرُ أَنْ یَکْثُرَ مَالُکَ وَ وَلَدُکَ وَ لَکِنَّ الْخَیْرَ أَنْ یَکْثُرَ عِلْمُکَ وَ أَنْ یَعْظُمَ حِلْمُکَ وَ أَنْ تُبَاهِیَ النَّاسَ بِعِبَادَةِ رَبِّکَ فَإِنْ أَحْسَنْتَ حَمِدْتَ اللَّهَ وَ إِنْ أَسَأْتَ اسْتَغْفَرْتَ اللَّهَ وَ لَا خَیْرَ فِی الدُّنْیَا إِلَّا لِرَجُلَیْنِ رَجُلٍ أَذْنَبَ ذُنُوباً فَهُوَ یَتَدَارَکُهَا بِالتَّوْبَةِ وَ رَجُلٍ یُسَارِعُ فِی الْخَیْرَاتِ وَ لَا یَقِلُّ عَمَلٌ مَعَ التَّقْوَى وَ کَیْفَ یَقِلُّ مَا یُتَقَبَّلُ
از آن حضرت پرسیده شد که خیر چیست فرمود: خیر و خوبی آن نیست که مال و فرزندت زیاد گردد، بلکه خیر آن است که دانشت افزون و بردباریت عظیم گردد و به بندگی پروردگارت مباهات کنی، پس اگر کار شایسته کردی خدای را ستایش کن و اگر بد عمل نمودی استغفار نما. در دنیا دو کس بر خیر و خوبیاند: مردی که به گناهانی دست یازیده ولی با آب توبه آنها را شستشو داده است دو دیگر آن که در خیرات پیشتاز است. بدانید که هیچ کار توأم با تقوایی کم نباشد، و چگونه کم باشد کاری که مورد قبول الهی واقع شود.
وَ قَالَ علیه السلام مَنْ تَرَکَ قَوْلَ لَا أَدْرِی أُصِیبَتْ مَقَاتِلُهُ
آن کس که گفتار «نمیدانم» را از دست دهد به هلاکت رسد.
یکی از مهمترین و اصلی ترین مسائلی که جوانان باید در امر ازدواج به آن توجه داشته باشند «کفویت» یا «همتایی» است. به بیان دیگر دختر و پسر باید در همه امور با یکدیگر تناسب داشته باشند که اینن تناسب داشتن گاه در مکمل بودن، گاه در شبیه بودن و گاه در هم جهت بودن معنا می یابد.
در زمینه کفویت داشتن دختر و پسر و میزان اهیمت و ضرورت آن بسیار بحث شده است. اما مسئله مهم در این راستا این است که چگونه دریابیم که در همه زمینه با فرد مقابل هم کفویم؟
حکمت 73
وَ قَالَ علیه السلام إِنَّ الْأُمُورَ إِذَا اشْتَبَهَتِ اعْتُبِرَ آخِرُهَا بِأَوَّلِهَا
شبهه ها و فتنه ها را بشناسید
هنگامی که ابرهای شبهه و فتنه در آسمان زندگی ظاهر شود از همان آغاز، پایان آن را باید شناخت.
در این قسمت یکی از مهمترین مسایلی که در ازدواج نیاز می شود مطرح می کنیم که در قسمت قبل مختصر عرض شد
مهارت همدلی
یکی از ویژگیهای انسان سالم و موفق، مهارت و توانایی برقراری ارتباط مؤثر و سازنده با دیگران است. آیا شما این ویژگی را دارید؟ کسب این مهارت مهم و ضروری در زندگی اجتماعی خیلی مشکل نیست. فقط باید بخواهید و تمرین کنید. در این نوشتار ما به هفت گام اساسی برای یادگیری این مهارت اشاره می کنیم.
گام اول: گوش دادن
درحالی که به نظر میرسد گوش دادن به دیگران بسیار ساده است، اما اگر شنونده فن گوش دادن را نتواند به درستی بهکار ببندد ارتباط دچار مشکل می شود. گوش دادن فقط شنیدن کلامی که طرف مقابل به زبان می آورد نیست، بلکه شامل برخی موارد به شرح زیر است:
ادامه مطلب ...فصل سوم: پندارگرایى
یکى از موانع سیر انسان به سوى خدا، پندارگرایى و گمان باطل است;از سوی دیگر ازمهمترین علل و اسباب طهارت روح و صعود آن به سوى حق، معرفت صحیح است. فرق عارف با پندارگراى غافل در این است که عارف، خود را درمشهد و محضر خداى علیم قدیر حکیم مىیابد، و پندارگراى غافل، خود را غایب از او مى پندارد، چنانکه هر موجودى را مستقل مىپندارد.
قرآن کریم در ستایش مؤمن عارف مىگوید: او خود را در مشهد خداى علیم قدیر حکیم مىیابد و اهل مراقبت و محاسبت است، ولى در وصف غافل مىگوید: او فاقد همه این کمالهاست و با گمان و پندار زندگى مىکند و در پندار خود، مدفون است. «الم یعلم بان الله یرى» سوره علق، آیه 14. مگر او نمىداند که خدا مىبیند؟ اگر کسى بداند که خدا او را مىبیند و در مشهد خدا کار مىکند هرگز دستش به تباهى و زبانش به بدگویى آلوده نمىشود
گاهى مىپندارد بر فرض، کسى او را ببیند قادر نیست جلو او را بگیرد و خود را در مشهد قدیر نمىبیند یعنى مىپندارد که خدا بر او توانایى ندارد. در این زمینه، ذات اقدس اله آیات فراوانى نازل کرده، مىفرماید: (ایحسب ان لن یقدر علیه احد) سوره بلد، آیه 5. آیا انسان مىپندارد خدا قدرت ندارد تا همه نعمتهاى او را به نقمت و حیات او را به ممات و سلامت او را به بیمارى مبدل کند؟
مطلبی که این پایین نوشته شده تجربه آقای فاینمن فیزیکدان معروفه که ۶۰ سال پیش به برزیل سفر کرده و یک مدتی تو دانشگاه تدریس کرده. این مطلب طولانی رو بخونید تا به جواب سوال بالا برسید. قطعا ارزش خوندن داره و حس یک تجربه مشابه رو میده. انگار آقای فاینمن داره ایران امروزی رو روایت میکنه.
برای خالی نبودن عریضة گزارش سفرش، یک ترم هم در دانشگاه برزیل تدریس کرده است. ببینید که «آموزش عقبمانده» چه سابقة درازی دارد. …. و اما آن یک ترم تدریس در برزیل و مشاهدة وضعیت آموزش در این کشور برایم تجربة خیلی جالبی بود. دانشجویانی که بهشان درس میدادم بیشترشان عاقبت معلم میشدند چون که در آن سالها در برزیل چندان امکانی برای مشاغل دیگر در اختیار فارغالتحصیلان رشتههای علمی نبود.
با سلام
من فک می کنم مهمترین مسئله خودمون باشیم
یه جمله ای هست " منتظر صالح خود باید مصلح باشد "
من فک می کنم مهمترین هدف باید بر خودمان متمرکز شود نه اصلاح جامعه
منتظر نظرات هستیم
--
پی نوشت :
اینکه وقت زیادی بر نوشتن اهداف بزاریم هم ممکنه مناسب نباشه
به فکر راهکار اجرایی باشیم
به ذهنم اول موردی که اومد : کتاب خوانی هست، به یکدیگر کتاب معرفی کنیم، خلاصه کتاب اشتراک بگذاریم ..