پاک اندیش

اندیشه های اسلامی و انقلابی

پاک اندیش

اندیشه های اسلامی و انقلابی

به کجا می رویم؟

مداحان اهل بیت، همواره جایگاه محترمی در میان شیعیان داشته‌اند و یکی از ارکان زنده نگه داشتن عاشورا و فرهنگ تشیع در گذر زمان، همین مداحانی بوده‌اند که بی‌هیچ چشم‌داشتی در طول تاریخ، روایتگر مظلومیت و معصومیت ائمه اطهار بوده‌اند. همچنین همین مداحان بودند که در جریان 8 سال دفاع مقدس، با حماسه‌سرایی‌های خود روحیه مقاومت را در بین رزمندگان جبهه خودی تقویت کردند که از صادق آهنگران می‌توان به عنوان نمونه برجسته این دسته از مداحان نام برد.   در سال‌های بعد از جنگ اما مداحان جناحی که "کارگزاران برخی جریان‌های سیاسی" هستند ، به وجود آمدند. وظیفه نانوشته و حزبی این مداحان، جذب نیروهای هیأتی و عملیات روانی بر روی افراد مذهبی جامعه برای متمایل کردن‌شان به سمت یک جناح خاص بود و هیأت و مداحی و صدای خوش، وسیله این کار و هدف بود کما این که در انتخابات اخیر ریاست جمهوری شاهد بودیم که در میان مداحی اهل بیت و در حالی که مردم در حال و هوای عاشورا و کربلا بودند، ناگهان همین مداحان اشعاری در مدح یک کاندیدا می‌خواندند و از مردم سینه زن می‌خواستند همان ها را تکرار کنند!

تا بدین جای کار، می توان گفت تنها اتفاقی که افتاد - و البته اتفاق کمی هم نیست - فروکاستن شأن مداحی اهل بیت و علمداری مکتب تشیع به کارگزاری جریان‌های سیاسی است اما ماجرا به همین جا ختم نشد و شکستن حرمت این جایگاه تاریخی و مذهبی از سوی غاصبان خوش لحن و صدای مداحی ادامه یافت و بدین ترتیب اگر مردم تا دیروز از زبان مداحان، فضائل اهل بیت و مظلومیت‌هایشان را می‌شنیدند، ناگهان با کمال شگفتی رکیک‌ترین فحش‌ها را زبان آنها شنیدند و چون دقت کردند دیدند که به جانبداری از یک جناح علیه جناح دیگر فحاشی می‌شود. کار بدین جا ختم نشد و آقایانی که تنها تخصص‌شان، مقتل خوانی بود و تنها هنرشان صدای خوش، به خود اجازه دادند وارد فاز فتوا هم بشوند و علیه این و آن حکم بدهند و حتی نهادهای قانونی کشور را نیز مورد تعرض قرار دهند.

اوج این یکه‌تازی مداحان جناحی، سال‌های اول تا ششم ریاست جمهوری احمدی‌نژاد بود به طوری که در مواقعی برخی از این مداحان، جزو تیم سفر دولت در سفرهای استانی بودند!

بخش شگفت‌انگیز و تأثرانگیز ماجرا اینجاست که علیرغم آن که این مداحان، انواع جرائم را علیه اشخاص حقیقی و حقوقی در تریبون‌های عمومی مرتکب شدند، با آنان برخورد قانونی مناسبی نشد و این در حالی است که از مردم عادی تا مراجعی چون آیت‌الله مکارم شیرازی، خواستار آن بودند که اینان حد خود را بشناسند و قانون درباره آنان نیز اجرا شود.

چنین وضعیتی رفته رفته آنان را دچار این توهم کرد که "شهروندان مصون از تعقیب جامعه" هستند و می‌توانند با سوء استفاده از منبر مداحی اهل بیت، هیات‌ها را تبدیل به حزب جناح خود کنند و علیه این و آن سخنانی چنان زشت بگویند که بعضاً نمی‌توان در جمع خانواده بازگویشان کرد که امروز در هیأت چه شنیدیم!

خبری که در روز ارتحال پیامبر اسلام (ص) شهادت امام حسن مجتبی (ع) منتشر شد نشان می‌دهد این مداحان، در حال ورود به مرحله جدیدی هستند که اگر همین الان مقامات امنیتی و قضایی جلوی آن را نگیرند، هم آبروی شرافتمندانه مداحی اهل بیت بیش از پیش توسط اینان آسیب می‌بیند و هم امنیت شهروندان عادی به خطر می‌افتد.

طبق خبر منتشره، خودروی یکی از همین مداحان جناحی، حدود 5 شب قبل در یکی از اتوبان‌های درون شهری تهران با یک پژو 206 که زوج جوانی در آن بودند تصادف می‌کند. بعد از تصادف و درگیری لفظی، یکی از افراد حلقه این مداح، با سلاح کمری 5 تیر به سمت خودروی این افراد شلیک می‌کند و بعد هم با هم فرار می‌کنند.

تا لحظه نگارش این مطلب نیز خبری از دستگیری و برخورد با این مداح و تیرانداز همراه وی نیست و این، نگرانی موجود را تشدید می‌کند چرا که چنین اقدامی از سوی هر کس دیگری صورت می‌گرفت و در وسط یک معبر شهری به سمت خودروی مردم تیراندازی می‌شد، موضوع به عنوان یک اقدام علیه امنیت عمومی به قید فوریت در دستور کار قرار می‌گرفت و پلیس نیز به سرعت به مردم اطلاع‌رسانی می‌کرد تا نگرانی مردم مرتفع شود.

انتظار می‌رود پرونده این قبیل مداحان که از بهره‌برداران اصلی بلبشوی سیاسی سال‌های اخیر هستند به طور ویژه مورد بررسی قرار گیرد و مورد اخیر نیز بدون اغماض و با سرعت و قاطعیت مورد بررسی قرار گیرد تا هم عدالت برقرار شود و هم مداحی اهل بیت عصمت و طهارت، در جایگاه رفیع و شایسته تاریخی‌اش قرار گیرد و "عشق محمد و آل محمد(ص)"، هزینه سیاسی‌کاری‌ها و کاسبکاری عده‌ای که نام مداح بر خود گذاشته‌اند نشود.

 

نظرات 5 + ارسال نظر
صادق جمعه 20 دی 1392 ساعت 23:10

به نظر من محمود کریمی هم انسان است و اشتباه می کند هر چند باید صبر کرد دادگاه تشکیل شود و بعد قضاوت کرد.
الان کسی به محمود کریمی کاری ندارد، هجمه روی مداحی است و مداحی رو تخریب می کنند. مثل روحانیت. روحانیت قداست دارد نه فرد ملبس به لباس روحانیت. مداحی قداست دارد نه فرد مداح.

روح الله پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 13:37

1-این که گفته میشه مداح گران قیمت و یا سخنران گران قیمت و یا قاری گران قیمت ، متاسفانه باید بگم وجود داره.باورش سخت بود برای من، من 3 سال پیش تو طرح ضیافت نهاد نمایندگی رهبری مسئول برنامه های قرآنی بودم.یکی از قاریان رو که مشهور بود رو تلفنی باهاش صحبت کردم صریحا گفت من بیام چی بهم میدین؟ گفتم نیم سکه گفت خوبه.تازه روز مراسم بدقولی کرد و گفت تا بهتری دعوت شده..........
خیلی متاثر شدم .....اینا الگوهای مان......اگه هدفش ترویج قرآن بود اصلا نباید بحث پول میکرد.
بعدها متوجه شدم اینا یه باندن....باور کن .......به راحتی اجازه نمیدن جوونا وارد عرصه شن.ببین الان تو مراسم های مهم کشوری همیشه یه عده خاصی میخونن..........

2- در اصل مجوز حمل سلاح هیچ شکی نیست .پد منم یه سال که تو کرمانشاه برا تبلیغ با خانواده رفته بود ،سلاح بهش داده بودن ولی ما فقط یک بار اونو دیدیم.همیشه زیر رختخوابا بود......اینم بگم جو خیلی وحشت ناک بود(سال 73).....ما با صفر مرزی فاصله ی کمی داشتیم.....با پخش اذان که اسم مولا رو داشت مخالف بودن.....ولی هیچ وقت کسی نفهمید پدرم سلاح داره....
بحث من اینه...مجوز حمل سلاح خیلی با مجوز شلیک فرق داره..........................والله اعلم

صادق دوشنبه 16 دی 1392 ساعت 17:05

چقدر آزمایش های الهی سخت است. مخصوصا اگه معروف باشی.

م.م دوشنبه 16 دی 1392 ساعت 13:34

روح اللّه جان از وقتی که این پست و گذاشتی خیلی ذهنم درگیر بود، چون خبرای ضد و نقیضی شنیدم. فقط من باب اطلاع یه نکته و یک پست از وحید یامین(در مورد همین قضیه نوشته) رو بهت میدم که بخونی:

1- تو ستاد دکتر ولایتی که بودم، فهمیدم که رسانه چه قدرتی داره و میشه باهاش چه کارا کرد

2- پست وحید یامین پور در پلاس:
فوقش اسم محله چیذر را میگذاشتیم «محمود آباد»!
مرحله ی بعدی این است که بگویند چرا حاج محمود کریمی مجوز حمل سلاح را دارد. حالا به بخشی از خاطراتم گوش کنید: زمانی که برنامه زنده داشتم مرتب از طرف عده ای تهدید به قتل می شدم. جریان سبز رسماً با هک کردن ID بخشی از اطلاعات خصوصی ام را در فضای اینترنت منتشر کرد. طوریکه گاهی تماس تلفنی های تهدید آمیزی از تلفن های عمومی داشتم. بعد از مدتی تهدیدکردند که آدرس محل سکونتم را دارند و خانواده ام را آتش می زنند. منزل ما طبقه ی اول بود و شیشه های اتاق خوابمان به کوچه باز میشد. ناچار بودم هروقت از خانه خارج می شوم خانواده را با خود ببرم و منزل اقوام بگذارم. بعد از مدتی موفق شدم به طبقه ی چهارم نقل مکان کنم تا امنیت مان بیشتر شود. تهدیدها که بیشتر شد یکی از نهاد های امنیتی به من توصیه هایی کرد و یک ابزار دفاع از خود را به من داد که در ماشینم حمل کنم(البته ابزار سرد! و الحمدلله هیچ وقت نیاز نشد که استفاده کنم). مدتی بعد تماس گرفتند و گفتند مدتی اصلا پشت فرمان نشین و رانندگی نکن. ماجرا این بود که سگ های هار ضد انقلاب دست بکار شده بودند و برخی رفقای ما را مجروح کرده بودند. برخی جوان های مسجد که از ماجرای تهدیدها اطلاع داشتند تصمیم گرفتند که نوبتی تیم های حفاظت بگذارند که من قبول نکردم.
خب حالا وضعیت کسی مثل حاج محمود کریمی چگونه است؟ چند سال پیش - همان ایام فتنه - یک روز حاج محمود موبایلش را به من نشان داد . برخی شماره های ناشناس را علامت گذاری کرده بود. مزاحم هایی که دست از سرش بر نمی داشتند. اوضاع اینچنین است. اطرافمان هستند ضد انقلابهایی که از اول انقلاب تا حالا دست کم 18 هزار نفر را کشته اند. کاش نهادهای امنیتی خشونت ها و تسویه حساب ها و خونریزی های جریان های کینه ای و عصبانی ضدانقلاب - به خصوص جریان فتنه - را بازگو کنند.
خدا شهادت در راهش را نصیب ما بگرداند.
پ ن: حالا اصحاب فتنه به ترور شخصیت مشغولند. عروسی گرفته اند با اخبار ما. رفقای ساده ی ما هم برایشان داریه و تنبک میزنند! سایتهای اسرائیلی و داخلی های کینه توز سرخط ماجرا ها هستند. همانها که درباره ی فسادهای سرشار خانواده های بانفوذ و چهره های سیاسی شان لام تا کام حرف نمی زنند. هرکس خطایی کرده خودش در سیستم قضایی - که مابه آن اعتماد داریم - پاسخگو خواهد بود. ولی رفقا چشم از رذالتهای رسانه های معاند برندارند. 

سینا شنبه 14 دی 1392 ساعت 18:50

الله اعلم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد