پاک اندیش

اندیشه های اسلامی و انقلابی

پاک اندیش

اندیشه های اسلامی و انقلابی

طرح مطالعه کتاب مراحل اخلاق در قرآن اثر آیه الله جوادی آملی (بخش دوم: مراحل مانع‏ زدایى از سیر و سلوک، فصل سوم: ریاضت)

«ریاضت‏» یعنى تمرین است.

حضرت على (ع) می ‏فرمایدچنان نفس خود را ریاضت و تمرین مى‏ دهم که به قرصى نان، هرگاه به آن دست‏یابم، کاملا متمایل شود و به نمک، به جاى نان خورش قناعت کند و چنان از چشمهایم اشک بریزم که همچون چشمه‏اى خشکیده، دیگر اشکم جارى نگردد. کسى که با تمرین بخواهد حیوان سرکشى را رام کند مى ‏گویند آن را ریاضت مى‏دهد و «رائض‏» کسى است که با تمرین حیوان سرکش را رام می ‏کند.

 ریاضت‏ براى سالکان الهى این است که نفس سرکش خود را رام کنند تا به طرف «بهیمیت‏»، «سبعیت‏» و یا «شیطنت‏» حرکت نکند و فقط راه چهارم را که راه «فرشته منشى‏» است طى کند و مطیع عقل عملى باشد.

   پیروز در دو جبهه

 ما موظفیم که نفس را تمرین بدهیم. نفس اگر از ما کار حرامى را بخواهد، مانند این است که اسب زیر پاى انسان بخواهد به بیراهه برود که باید لجامش را گرفت و آن را به راه آورد. اگر ما به خواسته ‏هاى نفس پاسخ ندهیم، کم کم عادت مى ‏کند تا در سختیها صبر کند. این کار مبارزه با نفس است.

 

ممکن است کسى منزوى باشد و زاهدانه به سر ببرد و به دنیا چنین خطاب کند; اما کسى که منزوى نیست، بلکه شهرت جهانى دارد، اگر زاهدانه به سر ببرد کار هنرمندانه‏اى کرده است. خود آن حضرت در نامه‏اى به عثمان بن حنیف انصارى که کارگزار آن حضرت در بصره بود مى‏فرماید: اگر بخواهم، مى‏توانم بهترین غذاها را فراهم کنم; ولى این کار را نمى‏کنم. شاید در دورترین مناطق این کشور، گرسنه‏اى به سر ببرد. آن حضرت در همین نامه مى‏فرماید: شما مثل من نمى‏ توانید زندگى کنید، ولى از حلال خدا نگذرید و وارد مرز حرام نشوید. همچنین :

چشمهاى خود را به کم‏خوابى و بى‏خوابى عادت دهید تا بتوانید در آخر شب بیدار باشید، شکمهاى خود را هم لاغر کنید. عقل، نقل و علم، پرخورى را بد مى‏داند; زیرا مقدار زیادى از غذاهایى که مى‏خوریم مورد نیاز بدن نیست و بدن وادار مى‏شود براى تبدیل آن تلاش و کوشش و بعد آن را دفع کند در نتیجه روح که باید به فرزانگى نایل شود، سرگرم زباله‏روبى مى‏گردد.

 

نقش تمرین در مسایل اخلاقى

 

تمرین هاى عادى، تنها از یک نظر کار سخت را آسان مى‏کند و آن، عادت کردن است; اما تمرین هاى معنوى، از دو جهت کار سخت را آسان مى‏کند: یکى اعتیاد و دیگرى درون بینى.

 

در امور معنوى اگر کسى کارى واجب را مکرر انجام دهد، بعدها براى او عادى مى ‏شود و سخت نیست، یا اگر حرامى را مکرر ترک کرده، ترک این حرام براى او عادى مى‏شود و عامل دیگر براى آسان شدن انجام واجبات و ترک محرمات، عارف شدن است. کسى که طى سالهاى متمادى، اهل فضیلت‏ باشد; یعنى کارهاى واجب را انجام دهد و از کارهاى حرام بپرهیزد، درون کار واجب را که شیرین و شکوفاست و درون کار حرام را که بدبو و متعفن است مى‏بیند و به این ترتیب، این معرفت‏بر آن عادت افزوده مى‏شود.به همین جهت، خداى سبحان مى‏فرماید:

 

کسى که حقوق الهى را رعایت و به واجبها عمل کند و به آنچه که مربوط به اصول و فروع است تصدیق داشته، ایمان بیاورد و عمل کند; یعنى این تمرین را داشته باشد، ما او را براى انجام کارها و عاقبت‏خیر «آسان‏» مى ‏کنیم و در نتیجه، او به آسانى به طرف خیر مى‏رود.

 

سر این که عده‏اى انفاق در راه خدا را «غرامت‏» مى‏دانند و عده‏اى آن را «غنیمت‏» مى ‏شمارند نیز همین تمرین و درون‏بینى است. از طرف دیگر، مؤمن چون تمرین کرده و عارف و درون‏بین شده، به آسانى انفاق مى‏کند; اما کسى که معتقد نیست‏یا تمرین نکرده، انفاق را غرامت مى ‏داند.

 

در مسائل عبادى نیز چنین است; فرد غیر مؤمن مسائل عبادى را تکلیف یعنى کلفت و رنج مى ‏داند; در حالى که مؤمن، آن را تشریف و شرافت مى‏داند.

 

جوان متشرع، به آسانى چشم و گوش خود را از حرام مى‏بندد; آهنگ حرام را نمى ‏شنود و منظره حرام را نمى ‏بیند.

 

 ما اگر این هنر را داشته باشیم که هر لباسى بر تن دیگران بود، هر فرشى در خانه دیگران و هر چیزى را که در دست دیگران دیدیم نخواهیم، راحتیم. باید معیار ارزشها را هم خوب تشخیص بدهیم.

حکما گفته‏ اند:  کسى که لباس نو و فاخر بر تن کرده ‏است و همه فکرش متوجه حفظ زیبایى آن است، او خدمتگزار آن لباس است نه لباس، خدمتگزار او. سایر لوازم زندگى نیز همین طور است.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد