پاک اندیش

اندیشه های اسلامی و انقلابی

پاک اندیش

اندیشه های اسلامی و انقلابی

ادامه طرح مطالعه کتاب مراحل اخلاق در قرآن (بخش دوم: مراحل مانع‏ زدایى از سیر و سلوک، فصل پنجم : تقوا)

راه تحریم غیر خدا

راه هایى را که در شبانه‏روز به ما ارائه‏کرده‏اند، براى رسیدن به این مقصود سهم مؤثرى دارد.

نماز تنها کار سلبى به عنوان «نهى از فحشا و منکر» ندارد; چنانکه قرآن کریم مى‏فرماید:

«ان الصلوة تنهى عن الفحشاء و المنکر» (5)

بلکه آثار اثباتى فراوانى نیز دارد. ما نباید در حدى باشیم که نماز را براى «پرهیز از گناه‏» بخوانیم، بلکه باید بکوشیم آن را براى «لذت لقاى حق‏» اقامه کنیم. گرچه توجه به لذت هم نقص است; ولى ما را به آن مراحل نهایى، راهنمایى و نزدیک مى‏کند.

نخستین چیزى که در مورد نمازبه ما آموخته‏اند این است که نماز بدون طهارت، نماز نیست:

«لا صلوة الا بطهور» (6)  

و ما هم باید درست تحصیل طهارت کنیم. آنگاه به ما گفته ‏اند: وقتى وارد نماز مى ‏شوید، چهره جان خود را متوجه ذات اقدس و خداوند کنید تا خداوند نیز به شما رو کند.

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم فرمودند:

«اذا قمت الى الصلاة فاقبل على الله بوجهک یقبل علیک‏» (7)

امام صادق (علیه السلام) نیز فرمودند:

«انی لاحب للرجل المؤمن منکم اذا قام فی صلاة فریضة ان یقبل بقلبه الى الله تعالى و لا یشغل قلبه بامر الدنیا، فلیس من عبد یقبل بقلبه فی صلاته الى الله تعالى الا اقبل الله الیه بوجهه و اقبل بقلوب المؤمنین الیه بالمحبة بعد حب الله ایاه‏» (8) .

نمازگزارى که به معانى نماز توجه و حضور قلب نداشته باشد، خدا از او، اعراض مى‏کند. وقتى خدا از نمازگزار اعراض کند، در حقیقت او پشت‏به قبله نماز مى‏خواند. بنابراین، به مقدارى که نمازگزار معانى نماز را مى‏داند و گناهان خود را احضار و از ذات اقدس اله توبه و نزاهت روح، طلب مى‏کند، نماز او مقبول است; زیرا نماز گرچه از نظر فقه اصغر، «واجب ارتباطى‏» است، لیکن در فقه اکبر با تحلیل هر جزء «واجب استقلالى‏» خواهد بود.

سفارش پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم و ائمه (علیهم السلام) در مورد اصل نماز، نماز جماعت، نماز جمعه، نماز شب و... فراوان است و این نشانه آن است که نماز بهترین راه براى سیر و سلوک انسان به سوى خداست.

امام صادق (علیه السلام) در بیمارى پیش از ارتحال خود دستور دادند بستگان جمع شوند و پس از اجتماع، به آنان فرمودند:

«ان شفاعتنا لا تنال مستخفا بالصلوة‏» (9)

شفاعت ما اهل بیت‏شامل حال کسى که نماز را سبک بشمارد نمى‏شود.

پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم نیز در بیمارى متصل به رحلت فرمودند: شفاعت من شامل کسى که نمازش را از وقت آن تاخیر اندازد نمى‏شود:

«لا ینال شفاعتی من اخر الصلاة بعد وقتها» (10)

که این در حقیقت، یکى از مصادیق سبک شمردن نماز است.

نیز رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم هنگامى که مشاهده کردند نمازگزارى در مسجد رکوع و سجودش را با سرعت انجام مى‏دهد، فرمودند: اگر او با همین وضع بمیرد به دین من، نمرده است:

«دخل رجل مسجدا فیه رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم فخفف سجوده دون ما ینبغی و دون ما یکون من السجود، فقال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم نقر کنقر الغراب، لو مات على هذا مات على غیر دین محمد» (11) .

در مورد جدا شدن از جماعت مسلمانان نیز امام صادق (علیه السلام) فرمودند: کسانى که در جماعت‏شرکت نکنند و به این وسیله، مقدارى از جماعت مسلمین فاصله بگیرند، از بند ایمانى جدا مى‏شوند:

«من خلع جماعة المسلمین قدر شبر خلع ربقة الایمان من عنقه‏» (12) .

نیز پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم فرمودند: منافقان که قصد توطئه دارند و هنگامى که اذان گفته مى‏شود به مسجد نمى‏آیند، دستور مى‏دهم على بن ابیطالب (علیه السلام) خانه‏هاى آنان را ویران کند:

«اشترط رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم على جیران المسجد شهود الصلاة و قال لینتهین اقوام لا یشهدون الصلاة او لامرن مؤذنا یؤذن ثم یقیم ثم آمر رجلا من اهل بیتی و هو علی فلیحرقن على اقوام بیوتهم بحزم الحطب لانهم لا یاتون الصلاة‏» (13) .

این نشان دهنده عظمت نماز جماعت است.

درباره نماز جمعه نیز امام باقر (علیه السلام) فرمودند:

کسى که سه جمعه، پى‏در پى بدون عذر در نماز جمعه شرکت نکند، دلش بسته مى‏شود:

«من ترک الجمعة ثلاثا متوالیات بغیر علة طبع الله على قلبه‏» (14) .

سر عدم تاثیر موعظه در بعضى دلها همین است که عده‏اى عمدا با دست‏خود به وسیله گناه، در دل را بسته‏اند. چون گاهى دل، قفل مى‏شود و کلید آن به دست‏شیطان است:

«افلا یتدبرون القران ام على قلوب اقفالها» (15) .

درباره نماز شب، در حدیثى آمده است که انسان یک یا دو بار در شب، بیدار مى‏شود و در ذهنش مى‏گذرد که برخیزد و نماز شب بخواند، ولى شیطان وسوسه مى‏کند که هنوز زود است. اگر او به وسوسه شیطان فریفته شد گوش وى در اختیار شیطان است، و شیطان آن گوش را آلوده مى‏کند (16) .

پس اگر تنها حاکم خداست و حکم او هم این است که از غیر او کارى ساخته نیست، این راهى دارد و آن پرهیز و توبه از گناه و آنگاه توجه به عبادات به ویژه نماز است. ما وقتى وارد نماز مى‏شویم، «الله اکبر» مى‏گوییم و این «تکبیرة‏الاحرام‏» و به منزله احرام ماست.

نمازگزار با تکبیرة الاحرام احرام مى‏بندد و بسیارى از امور بر او حرام مى‏شود; اما با سلام نماز، از احرام بیرون مى‏آید. اصولا نوع عبادتها چنین است. در ماه مبارک رمضان، هنگام اذان صبح، انسان با نیت روزه، احرام مى‏بندد و هنگام پایان روز که افطار مى‏کند از احرام بیرون مى‏آید، چنانکه در عمره و حج معتمران و حج‏گزاران احرام مى‏بندند و با تقصیر یا حلق از احرام خارج مى‏شوند و اگر کسى به جایى برسد که دائما در نماز باشد، او دائما در حال احرام است و «لبیک‏» مى‏گوید; زیرا دائما توجه به غیر خدا را بر خود، حرام کرده است; چون از غیر خدا هیچ کارى ساخته نیست; غیر خدا هالک است و تکیه بر هالک، مایه هلاکت است و قرآن مى‏خواهد ما به هلاکت نرسیم. آنها که به هلاکت رسیده‏اند بعد از روشن شدن ادله و براهین بوده است نه قبل از آن:

«لیهلک من هلک عن بینه و یحیى من حى عن بینه‏» (17) .

قرآن مى‏کوشد ما را زنده کند و بالاترین زندگى، همان ارتباط با «حى قیوم‏» است. اگر انسان با حى قیوم رابطه پیدا کند، نه تنها زنده و قائم مى‏شود بلکه قیوم و برپادارنده موجودات بهشتى نیز خواهد بود.

 

5. سوره عنکبوت، آیه 45.

6. بحار، ج 42، ص 245.

7. وسائل، ج 5، ص 472.

8. وسائل، ج 5، ص 475.

9. بحار، ج 47، ص 2.

10. بحار، ج 80، ص 20.

11. بحار، ج 81، ص 234; محاسن برقى، ج 1، ص 159.

12. بحار، ج 85، ص 13.

13. بحار، ج 85، ص 8.

14. بحار، ج 89، ص 192.

15. سوره محمد صلى الله علیه و آله و سلم، آیه 24.

16. محاسن برقى، ج 1، ص 167.

17. سوره انفال، آیه 42.

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد