ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
در این یادداشت به طور خلاصه به معنا و مفهوم « پلورالیسم دینی » و یا « تکثر ادیان حق » پرداخته می شود. با آشکار شدن مفهوم و کاربردهای پلورالیسم دینی موضع گیری درباره این نظریه آسان می گردد ولی مسئله ای که در رابطه با این نظریه اهمیت پیدا می کند، علل مطرح شدن آن است که در ادامه مطلب به آن پرداخته می شود. با نمایان شدن این دلایل می توان بهتر درباره این موضوع قضاوت کرد.
تعریف پلورالیسم دینی
پلورالیسم دینی به معنی تعدد و تکثر ادیان حق است. به طور عام، منظور از این نظریه این است که یک دین، فقط حق نیست بلکه چندین دین ممکن است حق باشند. اسلام این نظریه را در معنای وسیع آن رد می کند ولی برخی حواشی آن را می پذیرد که در ادامه مطرح می شود.
پلورالیسم دینی از کجا آمده است؟
سه نظریه در مورد دین حق وجود دارد:
نظریه اول: یک دین حق است و دیگر ادیان باطل می باشند.
نظریه دوم: چندین دین حق وجود دارد.
نظریه سوم: همه ادیان حق هستند ولی برخی کامل و برخی ناقص اند.
پلورالیسم دینی برگفته شده از نظریه دوم است، در حالی که اسلام نظریه اول و سوم را می پسندد.
پلورالیسم دینی یا پلورالیسیم شریعتی؟
طرفداران این نظریه بر این باورند که حق یکی است ولی راه های رسیدن به آن می تواند متفاوت باشد، به عبارت دیگر می گویند دین یکی است ولی راه رسیدن به دین که به آن می توان شریعت گفت متفاوت می باشد. از اینجا بدست می آید که پلورالیسم دینی در حقیقت به معنای پلورالیسم شریعتی است.
کاربردهای پلورالیسم
پلورالیسم را در موارد گوناگونی به کار گرفته اند:
الف) پلورالیسم رفتاری.
معتقدان به پلورالیسم رفتاری می گویند: همه ادیان در پرتو یک سری از مشترکات می توانند در کنار یکدیگر زندگی کنند و همدیگر را تحمل نمایند. اسلام نیز این موضوع را می پذیرد.
ب) پلورالیسم رستگاری.
این اطلاق به معنای رستگاری همه شرایع و ادیان در تمام زمان ها است، و اینکه در رستگاری انسان کافی است، او به خدا ایمان آورده و در زندگی از تعالیم یکی از شرایع پیروی کند. اسلام بر این اعتقاد است که همیشه دین حق یکی است ولی در هر زمان یک شریعت صحیح می باشد. تنها اتباع دین حق می توانند به رستگاری مطلق نایل شوند و کسانی که تابع دین حق نیستند سه دسته اند:
البته باید این نکته را در نظر گرفت که خداوند متعال حجت را بر همه انسان ها تمام می کند و در روز قیامت کسی نمی تواند بهانه تراشی کند.
ج) پلورالیسم معرفت شناسی.
در این اطلاق، وحدت دین در واقع حفظ شده و تعدد آن معلول برداشت های گوناگون پیامبران الهی دانسته شده است. و به تعبیر دیگر: تعدد آن معلول برداشت پیامبران نبوده بلکه خداوند آن ها را طبق قابلیت های بشر، مختلف قرار داده است. رد این نظریه آسان است چراکه آخرین شریعت یقینا کاملترین شریعت است و کامل ترین شریعت درست ترین معرفت شناسی را نتیجه می دهد.
چرا پلورالیسم دینی مطرح شده است؟
در یک نظر می توان گفت که رد پلورالیسم دینی خیلی واضح است ولی سوالی که مطرح می شود این است که با این وجود چرا هنوز این نظریه مطرح است و طرفدارانی دارد؟ جواب این سوال در عوامل طرح این نظریه است.
در مورد عوامل طرح این نظریه می توان به عواملی اشاره کرد:
برای اطلاع بیشتر از جزئیات و نقد مبانی و ادله عقلی و نقلی پلورالیسم دینی، می توانید به کتاب « اسلام شناسی و پاسخ به شبهات » تألیف علی اصغر رضوانی مراجعه کنید.
1. منظور از مورد 5ام کدوم است؟
2. اینکه همش نقشه غربه چون گفته شده نظریه قابل قبول نیست و برای رسیدن به اهداف دیگر مطرح شده است.
3. گفته شده پلورالیسم رفتاری صحیح است ولی شیعه اعتقاد دارد دین حق یکی است.
4. در هر زمان یک شریعت قابل قبول بوده و با آمدن شریعت جدید، شریعت قبلی منسوخ می شود. والا چرا خداوند شریعت جدید می فرستاده؟
5. اگه تکثر ادیان حق را بپدیریم شخصا ترجیح میدم برم مسیحی شم چون شریعت نداره آسونه. راحت میریم بهشت.
6. اینکه حضرت امیر با یهودیان و مسیحیان جنگ نکرده چون در ذمه اسلام بودند و علیه حضرت امیر شورش نکردند نه اینکه سعادت اخروی دارند. از طرفی در دین اجباری نیست که به زور بخواهیم آنها را مسلمون کنیم.
7. رعفت اسلامی نباید باعث شه ما از اصولمون کوتاه بیایم. یکی از اصول شیعه این است که شیعه حق است و دیگر ادیان باطل.
8. رد کردن پلورالیسم دینی خیلی واضح است ولی اگه نیاز باشد می توان روی ادله عقلی و نقلی آن بحث کرد.
مورد 5 ام چرا باید باعث گرایش به سمت این طرز تفکر بشه؟
این که همش نقشه غرب و در بهترین حالت به (خواست و تاثیر غرب ) صورت گرفته. در حالی که ما در صدر اسلام هم داریم که افراد غیر مسلمان در جامعه ی مسلمان (آیه مباهله و ماجرای بعد از آن و پرداخت ذمه ،یهودیان هم مورد دیگری است) زندگی می کنند.این به چه معنی بوده؟؟؟؟؟؟؟؟به نظر میرسد "پلورالیسم رفتاری" صدق میکرده وحتی فراتر از آن هم می توان گفت.آیا امیرالمومنینی که کج روی های مسلمین (خوارج ،نهروان و......) را برنمی تافت چرا در مقابل این گروه نمی ایستاد.مگر سعادت اخروی افراد اولویت اول امام نیست.پس می توان نتیجه گرفت ،حضرت تا حدی قائل به سعادت اخروی برای این گروه بوده اند.(با فرض اعتقاد به توحید داشتن یهود و اهل کتاب وعمل به همان دستورات ورژن قدیم دین آسمانی)