پایگاه خبری فرهنگ نیوز نقدی را با عنوان «تبلیغ و تایید سبک زندگی نامشروع غربی، اسلام ساختن "خانه سفید" را حرام می داند / تبلیغ نامشروع در روزنامه زنجیره ای!» به مقاله روزنامه ابتکار در تاریخ 16 اردیبهشت 93 با عنوان «گزارش اختصاصی ابتکار درباره پدیده نادر «ازدواج سفید» در کشور؛ ازدواج روی هوا» نوشته است. هر دو مطلب را بخوانید و قضاوت کنید.
مقاله روزنامه ابتکار با عنوان «گزارش اختصاصی ابتکار درباره پدیده نادر «ازدواج سفید» در کشور؛ ازدواج روی هوا»:
ازدواج پدیده ای است که از دیرباز و از زمان پیدایش انسان بوده و تا امروز نیز ادامه داشته است. حالا بماند که در این دوره زمان از یک طرف دیگر تمایلی برای ازدواج وجود ندارد و سن ازدواج در حال افزایش است و از طرف دیگر انواع و اقسام ازدواجها به وجود آمده مثل «ازدواج موقت»، «ازدواج صوری»، «ازدواج صیغه ای» و... و از طرفی میزان طلاق هم چه به صورت رسمی چه عاطفی افزایش پیدا کرده. در این گزارش به سراغ یکی از پدیدههای ازدواج به نام «ازدواج سفید» رفته ایم که در سالهای اخیر به شکل چشمگیری افزایش پیدا کرده است. حتی کار به جایی رسیده که رسانهها و کارشناسها نیز به آن میپردازند. منظور از «ازدواج سفید» زندگی مشترک زن و مرد بدون ازداوج رسمی است. یعنی به گونه ای که زن و مرد بدون اینکه خطبه عقد یا صیغه بینشان جاری شود برای زندگی زیر یک سقف میروند. البته معمولا این اتفاق با آگاهی پدر و مادرها و خانواده هر دو طرف صورت میگیرد و آن دو مانند یک زن و شوهر با هم زندگی میکنند نه همخانه، دوستانه و... به علت اینکه جامعه ایران یک جامعه ایرانی-اسلامی است و چنین پدیدههایی در آن به هیچ عنوان تعریف نشده به صورت مخفیانه انجام میشود. به همین منظور نیز آماری درخصوص تعداد این نوع ازدواجها در دست نیست.
رعنا و حامد 4 سال میشود که به صورت ازدواج سفید با هم در یک خانه زندگی میکنند و میگویند علاقه ای برای ثبت ازدواجشان ندارد. آنها مانند هر زن و شوهری حلقه به دست دارند و در تمام محافل و جمعها خود را به عنوان زن و شوهر نه همخانه معرفی میکنند. مژگان میگوید: «حامد را 8 سال است که میشناسم بعد از یک سال که از آشناییمان میگذشت متوجه شدیم که خیلی از علایق و سلایقمان مانند یکدیگر است برای همین به هم نزدیک تر شدیم و 6 سال پیش حتی خانواده هایمان در جریان آشنایی ما دو نفر بودند.» او به زمانی اشاره میکند که تصمیم میگیرند با هم زندگی کنند: «بعد از چند سال دیدیم که میتوانیم با هم زندگی کنیم و از هرنظر با هم توافق نظر داریم. حتی هر دو اعتقادی به ازدواج نداشتیم به همین خاطر زمانی که با خانواده هایمان مطرح کردیم در ابتدا چندان راضی نبودند اما وقتی دیدند که ما تصمیم جدی گرفته ایم پذیرفتند.» حامد میگوید همخانه بودن با نوع زندگی آنها فرق میکند: «ما نوع زندگی مان به گونه ای نیست که هرکس وارد آن شود احساس کند همخانه هستیم بلکه تمام رفتارهای یک زن و شوهر معمولی را داریم. صبح با هم به سر کار میرویم و بعد از ظهر به خانه میآیم و شام میخوریم. نه از رفیق بازی خبری است و نه دوران مجردی. خرج خانه را به صورتی درمی آوریم که مانند همخانهها به اصطلاح به صورت «دنگی» نباشد بلکه هرکس هرآنقدر که در توان داشته باشد میگذارد و حتی یک حساب مشترک پس انداز داریم.» او در ادامه صحبت هایش به دعواهایشان هم اشاره میکند: «در هر خانه ای دعوا وجود دارد و ما هم مانند بقیه دعوا و بعد از چند ساعت آشتی میکنیم. مدل دعواها یمان هم شبیه زن و شوهرهایی است که اسمشان در شناسنامه ثبت شده است.»
«ازدواج سفید» به ضرر دخترهاست
همزیستی بدون ثبت یا همان «ازدواج سفید» اکنون در جوامع غربی به یک پدیده عادی بدل شده است. حتی در آمریکا که از نظر روابط زن و مرد محافظه کارتر است و پیش از 1970 این مساله غیرقانونی بود، اکنون به یک پدیده نسبتا عادی بدل شده است. از دهه 70 میلادی تا کنون تصویر زن در جوامع غربی تغییر فاحشی کرده است. جنبش آزادی زن که به انقلاب جنسی معروف شد، تغییرات عینی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، موقعیت زن را در این جوامع متحول کرد. در متن این تحول مناسبات زن و مرد نیز متحول شد. یکی از این تحولات در رشد همزیستی مرد و زن بدون ازدواج رسمی است که البته در ایران به گفته دکتر مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران این پدیده برخلاف جوامع غربی کاملا به ضرر دختران ایرانی است: «بیشتر از 90 درصد رابطه دختر و پسرها به ازدواج نمیرسد؛ چون معمولا خود پسر یا خانواده او حاضر نمیشوند چنین دختری که با پسرش در ارتباط است را برای پسر خود بگیرند. آن درصد باقیمانده نیز اگر به ازدواج ختم شود به این خاطر بوده دختر از نظر سطح خانوادگی و مالی بالاتر از خانواده پسر است و پسر به این دلیل ازدواج میکند تا از امکانات دختر و خانواده اش به نفع خود بهره ببرد.» او توضیح میدهد: «دخترها در جامعه ما ضرر میکنند چون فرهنگ جامعه ما اینچنین است که وقتی دختری با یک پسر در رابطه باشد بعد از پایان یافتن آن رابطه کسی به سراغش نخواهد رفت و این اتفاق ضربه سنگینی خواهدبود که بر دختران جامعه وارد میشود.» اقلیما درباره پدیده «ازدواج سفید» میگوید: «این نوع ازدواجها همان نامزدی قدیم است که دیگر در جامعه در حال فراموشی است.» او ادامه میدهد: «خانوادهها به دلیل اینکه گرفتار و درگیر مشکلات هستند دیگر فرصت سر و کله زدن با فرزندان خود را ندارند و وقتی ببینند تصمیمی گرفته که شاید با شرایط آنها همخوانی نداشته باشد اما چون قدرت، حوصله و وقت چانه زنی با فرزند خود را ندارند میگذارند هرکار که دلش میخواهد انجام بدهند.»
«ازدواج سفید» راهی برای فرار از مسئولیت
این مددکار اجتماعی یکی از بزرگترین علتهایی که خانوادهها به «ازدواج سفید» تن در میدهند به این خاطر است که از بار مسئولیت خود کم کنند: «در «ازدواج سفید» به خاطر اینکه هیچ کجا سندی مبنی بر زن و شوهری ثبت نشده است به همین خاطر خیلی راحت این دختر و پسر میتوانند رابطه خود را پایان بدهند بدون اینکه اتفاقی افتاده و کسی از کسی انتظار و توقعی داشته باشد به همین خاطر در این دوره و زمانه چه چیزی بهتر از این اتفاق؟» او این پدیده را یک پدیده غربی میداند که در خانوادههای امروزی بدون اینکه بدانند چنین فرهنگی در جامعه وجود ندارد رخنه کرده است: «در فرانسه این نوع ازدواجها صورت میگیرد تنها به خاطر منفعتشان و بعد از اینکه نیازشان برطرف شد از هم جدا میشوند اما در ایران جایی برای چنین رفتارهایی نیست. در این نوع کشورها این نوع ازدواج نوعی قدرت به زن داده میشود اما در ایران اینطور نیست؛ چون فرهنگها با هم فرق میکند.» اقلیما با بیان این نکته که چنین اتفاقی موجب فرو ریختگی فرهنگی خواهدشد بیان میکند: «محققان و جامعه شناسان وجود چنین پدیدههایی را مخرب میدانند و ازدواج سفید و انتخاب تجرد به جای ازدواج را مجموعه ای از عوارض این فروریختگی مینامند که یکی از مهمترین آنها به خاطر مشکلات اقتصادی است چون در این زمانه مردهای 34-35 ساله هم نمیتوانند از پس یک زندگی بربیایند به همین خاطر یا ترجیح میدهند ازدواج نکنند یا روابط پنهانی داشته باشد.»
«ازدواج سفید» در کشورهای دیگر
آمارها نشان میدهد امروزه، زندگی بدون ازدواج یکی از شیوههای رایج زندگی در غرب است. بیش از دوسوم زوجهای آمریکایی پیش از ازدواج رسمی، مدتی را بدون ازدواج با یکدیگر زیر یک سقف میگذرانند. در سال 1994، حدود 3/7 میلیون زوج آمریکایی بدون ازدواج با یکدیگر زندگی میکردند و نزدیک به اواخر دهه 1990، حداقل 50 تا 60 درصد زوجها حداقل پیش از ازدواج رسمی، مدتی را بدون ازدواج با یکدیگر میگذراندند. این در حالی است که تا پیش از 1970، زندگی بدون ازدواج در ایالات متحده غیرقانونی بود. طبق آمار آمریکا، تعداد زوجهای ازدواجنکردهای که با یکدیگر زندگی کردهاند، از 1960 تا 2000 ده برابر شده و اکنون، زندگی بدون ازدواج، به مرحلهای عادی در روند آشنایی دو فرد تبدیل شدهاست.
دیگر کسی حاضر به امضای عقدنامه نیست؟
اینطور که به نظر میرسد از جمله عواملی که میتواند جوانها را به سمت این دست از ازدواجها بکشاند مشکلات مالی، محک زدن رابطه، آشنایی بیشتر و نداشتن اعتقاد به ازدواج میتوانند دلایل زندگی مشترک بدون ازدواج باشند. همچنین هزینه بالای اجاره یا خرید مسکن و نبود تناسب دخل و خرج که در این دوره و زمانه بسیار برجستهاست، میتواند دلایل دیگری باشد که موجب میشود کسی حاضر به امضای عقدنامه نباشد و زندگی بدون ازدواج یا ازدواج از نوع سفیدش را ترجیح بدهند.
نقد پایگاه خبری فرهنگ نیوز با عنوان «تبلیغ و تایید سبک زندگی نامشروع غربی، اسلام ساختن "خانه سفید" را حرام می داند / تبلیغ نامشروع در روزنامه زنجیره ای!»:
به گزارش گروه فرهنگی-فرهنگ نیوز، یادداشت ها و مقالات روزنامه های کثیرالانتشار، به مانند خوراکی روحی و فکری است که به وسیله این جراید در اختیار خوانندگان قرار می گیرد. بنابراین مطالب منتشر شده می تواند دارای تاثیرات مثبت و منفی در سطح جامعه باشد و مهمتر از آن، نوعی از سبک زندگی را تبلیغ و ترویج نماید.
"خانه سفید" یا همان همخانه شدن زن و مرد نامحرم
یکی از روزنامه های زنجیره ای در اقدامی تاسف برانگیز، در پوشش نقد نوعی سبک زندگی غربی؛ به نام"خانه سفید"(یا همان همخانه شدن زن و مرد نامحرم)، اقدام به تبلیغ این نوع زندگی که در اسلام بدون هیچ قید و شرطی حرام شمرده می شود، نموده است. نویسنده مغرض این مقاله سعی کرده تا این گونه به خواننده القا کند که امروزه و در جامعه اسلامی ما این نوع سبک زندگی نامشروع غربی در حال گسترش است و با جسارت تمام و در ادامه این تبلیغ دروغین، با زن و مردی که 4 سال بدین شیوه با یکدیگر زندگی نموده اند گفتگو کرده و تلاش نموده است تا در جریان صحبت های این زن و مرد که به شکل حرام و نامشروع در این مدت با یکدیگر زندگی کرده اند،به این نوع سبک زندگی، هویت دروغین ببخشد و در قیاسی نامتعارف، این سبک حرام زندگی را همچون" ازدواج" که بنایی محبوب تر و ارزشمندتراز آن در نزد خداوند عزوجل نیست دانسته تا بتواند در این قالب کاذب هویت بخشی نموده و به تبلیغ خود مهر تایید و تمجید زند.
مراجع عظام درباره هم خانه شدن زن و مرد نامحرم چه فتوایی دادند؟
طبق فتوای تمام مراجع عظام، اگر زن و مرد در محل خلوتی باشند که کسی آنجا نباشد و دیگری هم نتواند وارد شود، ماندن در این مکان حرام است.
"خانه سفید" دقیقا به همین معناست یعنی، زندگی مشترک زن و مرد بدون ازداوج رسمی. یعنی به گونه ای که زن و مرد بدون اینکه خطبه عقد یا صیغه میانشان جاری شود برای زندگی زیر یک سقف میروند. حال این سوال مطرح است که نویسنده این مقاله، اگر به قصد نقد، این مطلب را نوشته است، چرا هیچ اشاره ای به حرام بودن آن نکرده است؟
اگر اینگونه ارتباطات به عادت تبدیل شود
دین مبین اسلام این نوع ارتباط را حرام دانسته زیرا اگر اینگونه ارتباطات به عادت تبدیل شود دیگر چیزی به نام کانون خانواده شکل نخواهد گرفت. سن ازدواج بالا می رود، افراد نسبت به هم بی اعتماد و بی تفاوت می شوند و در نهایت خانواده ای شکل نمی گیرد و به این ترتیب شاهد گسترش بسیاری از معضلات رفتاری، ناهنجاری های اخلاقی و حتی بهداشتی در جامعه خواهیم بود.
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: هر که فرزندش به سن ازدواج رسد و دارای امکانات برای فرزندش باشد ولی امکان ازدواج او را فراهم نسازد، سپس فرزندش دچار حرام شود، گناهکار خواهد بود.(کنزالعمال، حدیث 45337)
اسلام افراد اجتماع را به روش صحیح زندگى فرا مى خواند
از نظر اسلام ناب محمدی، یکی از راه های مشروعیت بخشیدن به روابط دختر و پسر جاری شدن خطبه عقد تحت نظارت خانواده ها است که در هر دو مورد والدین با ایفای نقش پررنگ تلاش می کنند جریان این رابطه را مدیریت کنند. اسلام افراد اجتماع را به روش صحیح زندگى فرامیخواند و در مقرّرات خود، همه جنبه هاى نیاز دختر و پسر را در نظر مى گیرد تا به حفظ حریم و کرامت و عفاف از سوی افراد بیانجامد.
خداوند این گونه به واسطین بنای ازدواج، اجر و پاداش می دهد
امر ارزشمند ازدواج آن قدر در دین راستین اسلام مورد توجه قرار گرفته است که خداوند این گونه به واسطین این بنای عزیز، اجر و پاداش می دهد؛ پیامبر اکرم(ص) فرمودند: هر کس تلاش کند تا دختر و پسر با ایمانی با هم ازدواج کنند خداوند همسری بهشتی در منازل بهشت به او عطا کند و برای هر قدمی که در این راه برداشته یا هر سخنی که برای این پیوند به زبان آورده ثواب یکسال روزه و نماز شب پاداش می دهد.( بحارالانوار، ج76، ص368
مقاله ی سراسر سیاه نمایی
این نویسنده در پایان مقاله ی سراسر سیاه نمایی خود می گوید: «از جمله عواملی که میتواند جوانها را به سمت این دست از ازدواجها بکشاند مشکلات مالی، محک زدن رابطه، آشنایی بیشتر و نداشتن اعتقاد به ازدواج می باشد. همچنین هزینه بالای اجاره یا خرید مسکن و نبود تناسب دخل و خرج که در این دوره و زمانه بسیار برجستهاست، میتواند دلایل دیگری باشد که موجب میشود کسی حاضر به امضای عقدنامه نباشد و زندگی بدون ازدواج یا ازدواج از نوع سفیدش را ترجیح بدهند.»
البته این دست مطالب پس از تاکید بیش از پیش رهبر معظم انقلاب و مراجع و علما نسبت به موضوع مهم تکثیر نسل و تشویق به فرزندآوری، کثرت بیشتری در مطبوعات خارجی ضد انقلاب و همچنین در برخی روزنامه های زنجیره ای داخلی داشته است تا به آنجا که با گارش یادداشت و مصاحبه هایی سعی نمئده اند شرایط جامعه را نا مناسب برای تکثیر نسل و ازدواج نمایش داده و با سیاه نمایی بیش از حد، به مخاطب القاء نمایند که ازدواج و فرزندآوری کاری غیر عقلانی است.
بنابراین در واقع نویسنده آنچه که مورد نقد و سیاه نمایی قرار داده است نه "سبک زندگی حرام خانه سفید" بلکه ایجاد فضای بی اعتمادی میان افراد جامعه اسلامی، القای روحیه بی رغبتی به امر مهم ازدواج و پایین آوردن جایگاه ارزشمند پدر و مادر در هدایت فرزندانشان می باشد. و در نهایت به مدد این سیاه نمایی به این سبک حرام زندگی اعتبار و هویت بخشیده است و آن را به صورت غیرقابل انکار تبلیغ نموده است و چاره امروز برای ارضای نیازهای جوانان را رو آوردن آنان به بنا نهادن خانه سفید دانسته است.
حال این سوال مطرح است که چرا ناظرین محترم مطبوعات در برابر این تبلیغ و ترویج سبک حرام زندگی، سکوتی درد آور اختیار نموده اند و در سالی که توسط رهبر فرزانه انقلاب به سال فرهنگ مزین شده است در برابر این فرهنگ سازی شیوه زندگی نامشروع غربی، هیچ عکس العملی را نشان نمی دهند؟
از دو جنبه می تونم نظر بدم:
1- این که باید دید منظور نگارنده ازین مطلب چه بوده.اگر خواسته به دفاع ازین عمل زشت بپردازد،محکوم است
2- اگر خواسته آسیب شناسی کند،(بررسی دلایل وجودی و....و ارائه راهکار)امر مثبتی است.
اما این که کل این امر نفی بشه و در هیچ مرکز فکری روش بحث نشه،و آسیب شناسی نشه .مثل خنجری بعد ها سر بر می آورد و آن روز کار از کار گذشته.