ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
بسم الله الرحمن الرحیم
اگر انسان بداند چیزى مایه فریب است و او را بعد از سلب حیثیت رها می کند آن را ترک می کند; مانند این که شخص معتاد، مواد مخدر را ترک می کند و نسبت به آن زاهد و بی رغبت می شود تا به زیانش آگاه باشد و بداند که این مواد، انسان را ترک می کند; یعنى انسان را به جایى می رساند که دیگر تحمل آن را ندارد. بنابراین، زهد، صرف ترک نیست، بلکه ترک آمیخته با بی رغبتى است و ترک، اولین قدم زهد است.
در قرآن کریم در قصه حضرت یوسف (علیه السلام) آمده است:
«و کانوا فیه من الزاهدین» (1) ;
آنان، در خرید یوسف، بى رغبت بودند. حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) نیز می فرمایند:
«زهدک فى راغب فیک، نقصان حظ و رغبتک فی زاهد فیک ذل نفس» (2)
بی رغبتى تو نسبت به کسى که به تو علاقه مند است دلیل کمى بهره توست و رغبت تو به کسى که او نسبت به تو بى میل است،عامل خوارى توست. پس زهد در یک شىء به معناى بى رغبتى به آن است.