خاتمی در دوران ریاست جمهوریش گفته بود، از مرگ نگویید، از زندگی بگویید و منظورش حذف شعار مرگ بر آمریکا بود. گویا مصوبه ای هم در رابطه با عدم به آتش کشیدن پرچم آمریکا داشت. آیا این حرف درست است که نباید آرزوی مرگ برای کسی بکنیم؟
بخشی از سخنرانی خاتمی در اولین سالگرد دوم خرداد در دانشگاه تهران (2/3/77):
برادران و خواهران! من به صراحت این اعتقاد خودم را بگویم که سرنوشت و وجهه اجتماعی دین در امروز و فردا در گرو این است که ما دین را به گونهای ببینیم که با آزادی سازگار باشد. اگر شما به تاریخ بشر مراجعه کنید، خواهید دید که هرچه با آزادی مقابل شده است، لطمه دیده است حتی فضیلتهای انسانی. دین اگر در مقابل آزادی قرار گرفته است لطمه خورده است.
عدالت اگر در مقابل آزادی قرار گرفته است لطمه خورده است. ساختن و توسعه اگر در مقابل آزادی قرار گرفته است، لطمه خورده است. اکنون نمونه بزرگ آن را برای شما که اغلب شما اهل مطالعه و فکر هستید، عرض میکنم، و آن تجربه قرون وسطی است که دین و آزادی در مقابل هم قرار گرفتند، دین شکست خورد و نمونه دیگر آن را در دنیای امروز و در دنیای کمونیست میبینیم که عدالت اقتصادی در مقابل آزادی قرار گرفت و شکست خورد. گرچه ممکن است مردم هم به آزادی نرسیده باشند، ولی مطلوب اعلا و والایی مردم، آزادی بوده و هست. خوشبختانه ما امروز در جامعهای به سر میبریم و نظامی داریم که مبنای تلقی آن نظام از دین این است که هم برای حاکمیت انسان بر سرنوشت خود حق قائل شده است و هم آزادیهای اساسی انسان را به رسمیت شناخته است. من در اینجا به همه دینداران عزیز، به همه دلسوزان انقلاب و به همه کسانی که در راه انقلاب هستند، فداکاری کرده و میکنند، به عنوان یک برادر کوچک میگویم دفاع درست از دینداری و از انقلاب این است که بیایید از پایگاه دین، از آزادی دفاع کنید. دین و آزادی تاثیر متقابل عظیم بر همدیگر دارند. دین، آزادی را تثبیت و آن را به سوی اعتلای مادی و معنوی انسان هدایت میکند و آزادی چهره دین را دوست داشتنی و مانع از آن میشود که تعصبهای ناروا و عادتها و سلیقهها به نام دین خود را بر جامعه تحمیل کند. امروز وقتی که از تثبیت جامعه، که مورد خواست مردم بوده و این خواست به وضوح در دوم خرداد سال گذشته آشکار شد، صحبت میکنیم، از جمله تثبیت آزادی و نهادینه کردن آزادی در جامعه است. اما آزادی با هرج و مرج فرق دارد و آزادی غیر از ولنگاری اخلاقی و معنوی است.
حجت الاسلام سروش محلاتی در اولین شب از لیالی قدر گفت: امیرالمومنین (ع) می خواست جامعه را از نقطه افراط به نقطه اعتدال برگرداند.به گزارش انتخاب ؛ حجت الاسلام والمسلمین سروش محلاتی که به مناسبت شب19 رمضان، شب ضربت خوردن امیرالمومنین، حضرت علی (ع) در دارالزهرای تهران سخنرانی می کرد، اظهار کرد: شب 19 رمضان مصادف با دو مناسبت است. امشب شب ارتباط با حق تعالی و شب ضربت خوردن مولایمان حضرت علی (ع) است.
وی بازخوانی ابعاد زندگی حضرت در ایام شهادت امیرالمؤمنین علیهالسلام و نزدیک شدن به سیره آن بزرگوار را مسوولیت مناسب این ایام دانست و افزود: امیرالمومنین را با دو ویژگی خاص می شناسیم. حضرت علی (ع) در بسیاری از جهات شخصیتی فوق العاده است. عبادت و زهد امیر المومنین بی نظیر است. اما مفهومی که در ذهن بیشتر مسلمانان و غیرمسلمانان با نام علیابن ابی طالب گره خورده است عدالت حضرت علی (ع) است و ایشان به عنوان سمبل عدالت برای بشریت شناخته میشود، در این جا باید تامل کرد که عدالت در منطق امام علی (ع)به چه معنی است؛ نقطه مقابل عدالت چیست؟ و اینکه در جامعه و دولت علوی ظرفیت برای عدالت تا چه حدی وجود داشته و آیا اصحاب آن حضرت توانسته اند در مسیر علی (ع) پا به پای آن حضرت حرکت کنند یا نه؟! و اینکه جدا شدن از عدالت علی (ع) چه آثاری برای آن حکومت به جا گذاشت. چرا این هدف مقدّس، در هنگام عینیّت یافتن، با سختی و موانع روبرو میشود؟ و چگونه عدالت قربانی میشود و عدالت مجسّم به شهادت می رسد؟
ادامه مطلب ...
بخشی از سخنان نوروزی رهبری در مشهد پیرامون فعالیت های خودجوش جوانان انقلابی: (1/1/93)
«امّا آنچه نقطهی مهمتر عرض من است، خطاب به جوانهایی است که در سرتاسر کشور فعّالیّتهای فرهنگی را به صورت خودجوش شروع کردند که بحمدالله خیلی هم وسیع شده است. من میخواهم بگویم آن جوانهایی که در تهران، در شهرهای گوناگون، در استانهای مختلف، در خود مشهد، در بسیاری از شهرهای دیگر کار فرهنگی میکنند، با ارادهی خودشان، با انگیزهی خودشان ـ کارهای بسیار خوبی هم از آنها ناشی شده است که از بعضی از آنها ما بحمدالله اطّلاع پیدا کردیم ـ کار را هرچه میتوانند بهطور جدّی دنبال کنند و ادامه بدهند. بدانند که همین گسترش کار فرهنگی در بین جوانهای مؤمن و انقلابی، نقش بسیار زیادی را در پیشرفت این کشور و در ایستادگی ما در مقابل دشمنان این ملّت، ایفا کرده است.»
بخشی از مصاحبه آیت الله سید احمد علم الهدی با نشریه رمز عبور درباره میزان نظارت مجلس خبرگان بر رهبری:
خبرنگار:
یکی از کارکردهای مهم مجلس خبرگان نظارت بر رهبری است. پاشنه آشیل کسانی که در صدد فتح مجلس خبرگان آینده هستند این است که خبرگان موجود صوری و تشریفاتی است. آنها مدعی هستند بر عملکرد رهبری نظارت ندارد و نهادهای تحت نظارت رهبری هر کاری دلشان میخواهد میکنند، از جمله قوه قضائیه و صدا و سیما. جنابعالی با توجه به این که عضو مجلس خبرگان هستید از مصادیق نظارت مطالبی را بفرمایید، خبرگان واقعاً کارکرد نظارتیاش را چقدر انجام داده است و خود جنابعالی تا چه حد در جریان این امر بودهاید و احیاناً اگر خاطراتی دارید بفرمایید.
آیت الله علم الهدی:
اشتباه بزرگی که اینها میکنند این است که اینها فقیه نیستند و اصلاً فقه را بلد نیستند، چون اگر الفبای فقه را هم بلد باشند از این حرفها نمیزنند. اینها عمدتاً حرفهای سیاسی میزنند که حرفهای فقهی نیست.
از نظر فقهی نظارت بر رهبری نظارت بر عملکرد رهبری نیست. کسی حق ندارد بر رهبری نظارت کند، چون رهبر ولی امر است. تعارف که نداریم. مقام معظم رهبری ولی بنده هستند و نه بنده که ولی تمام مراجع و علما هم هستند. خود آیتالله مکارم هم فرمودهاند ما هم تابع رهبری هستیم، چون ایشان ولی امر هستند. ولی امر یعنی تمام افراد این کشور، اعم از کسانی که در خبرگان هستند، مولّی علیه ایشانند. مولّی علیه یعنی کسی که ولایت بر او داده شده است و لذا او نمیتواند ناظر بر ولی باشد. میتوانید یک پسر را ناظر بر عملکرد پدرش کنید؟ مولّی علیه نمیتواند ناظر عملکرد وی باشد. عملکرد ولی ناظر بر ولایت اوست، لذا دستگاههای زیر نظر رهبری را خود رهبر باید تشخیص بدهد که چگونه عمل میکنند. به ما ربطی ندارد. هر جور که خودش میداند میتواند عمل کند. نظارت بر رهبری، نظارت بر عملکرد رهبری نیست، بلکه در واقع یک نوع صیانت رهبری است.
خبرنگار:
در عین حال نظارت بر تداوم صفات رهبری هم هست.
آیت الله علم الهدی:
اساساً اصلش همین است، یعنی صیانت رهبری. ما باید خود رهبری و خود ولایت را صیانت کنیم تا رهبری در ظرف و بستر شرعی و قطعیاش قرار داشته باشد و هیچ وقت از مجرای شرعی رهبری بیرون نرود. برای این که از ولایت و رهبری صیانت کنیم تا در مجرای شرعی خودش باشد، باید شرایط و حالات رهبری را تحت نظر بگیریم. بحث شرایط و حالات رهبر است.
خبرنگار:
صفاتی که او را رهبر میکند.
آیت الله علم الهدی:
«صائناً لنفسِهِ حافِظاً لِدینِهِ مُخالِفاً على هَواهُ مُطِیعاً لأمرِ مَولاهُ». هر کدام از این شرایط در رهبری سقوط کرد از رهبری ساقط است. فقط باید این شرایط را ببینیم، آن هم نه به عنوان این که بنده بخواهم تعیین کنم رهبر عادل است یا ظالم. نظارت بنده بر ولایت است که الان مصداقش این رهبر است که اگر خدای نکرده شرایط در او از بین رفت و ولایت و رهبری ضربه میخورد. در واقع نظارت مجلس خبرگان به معنای صیانت از رهبری و ولایت است، به معنای نظارت بر عملکرد نیست. نهتنها دستگاههای زیر نظر رهبری که کل مملکت زیر نظر ایشان است. بنا بر اصل ۵۲ قانون اساسی کل مملکت زیر نظر رهبری است. اینها تصور میکنند فقط بنیاد مستضعفان، صدا و سیما و قوه قضائیه زیر نظر رهبری است؟
خبرنگار:
بیشتر روی نهادهای مالی دست میگذارند و غرض و مرض هم دارند.
آیت الله علم الهدی:
اینها که چیزی نیست. بر اساس اصل ۵۲ قانون اساسی کل کشور زیر نظر رهبری است. راهبردهایی که رهبری در سیاست خارجی میدهد هزار برابر مهمتر و خطرناکتر از پولی است که دست ستاد اجرایی فرمان امام است. رهبر ولی امر و حجت امام زمان(عج) است. تعارف که نداریم. وجود اقدس امام زمان در توقیع شریفشان فرمودند: «فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّهُ اللّهِ عَلَیْهِمْ». اینها حجت من هستند. شاید بنده در دوران جوانی با مقام معظم رهبری دوست هم بودهام. یک وقت هم فرض بفرمایید در خدمت ایشان بودهام، ولی الان یک سرباز هستم و ایشان ولی امر من هستند و بر من ولایت دارند. بنده ناظر بر ولایت هستم نه ناظر بر ولی.
خبرنگار:
نظارت بر شرایط ولایت.
آیت الله علم الهدی:
آقایان نظارت بر ولایت را با نظارت بر ولی عوضی گرفتهاند. کسی که «ف» فقه را هم بلد باشد، این طور حرف نمیزند. اینها میخواهند از یک فضاسازی سیاسی سوءاستفاده کنند و چون برخی متوجه آن دقایق فقهی نیستند، بهرهبرداری کنند، والا بنده ناظر بر ولایت هستم و برای حفظ ولایت مراقبم ولی سقوط نکند. سقوط ولی هم ناظر بر این که شرایط ولی در وی از بین برود.
خبرنگار:
مثلاً تقوا نداشته باشد.
آیت الله علم الهدی:
بله، همان که عرض کرد «صائناً لنفسِهِ حافِظاً لِدینِهِ مُخالِفاً على هَواهُ مُطِیعاً لأمرِ مَولاهُ» از بین برود. ناظر بر ولایت هستم، ولی این که ولی دارد چه کار میکند به من چه ارتباطی دارد؟ چگونه دارد مدیریت میکند به من ارتباط ندارد، چون این اوست که بر من ولایت دارد نه این که من بر او ولایت داشته باشم.
در مجلس خبرگان قبلی آقای هاشمی و برخی از آقایان چیزی را نوشتند که ما کمیته نظارتی در خبرگان درست کنیم که بر دستگاههای زیر پوشش رهبری نظارت کند. البته اینها به عنوان کمک به رهبری این مطلب را عنوان کردند.
منبع: نشریه رمز عبور3
این آقایانی که می گویند در سال 88 تقلب شده است و نظام نامشروع است، چرا می آیند در این نظام پست دولتی می گیرند؟! چرا اینقدر اصرار دارند در این دولت حضور داشته باشند؟! آخر مگر این دولت برآمده از این نظامی که می گویند نامشروع است، نیست؟!
طبق تعابیر قرآن کریم کسانی که به سهولت زور و زر و فریب، ولایت طاغوت را می پذیرند و در مقابل ولایت طاغوت زبونی از خود نشان می دهند، اینها به ولایت اولیاء الله که می رسند جرأت پیدا می کنند، جسارت و پروریی پیدا می کنند.
عبدالله بن عمر را آوردند با علی بن ابیطالب بیعت کند. آقا فرمود که مجبورش نکنید. گفتند بیعت نمی کند. آقا فرمود خب بیعت نکند، رهایش کنید. گفتند پدر ایشان (خلیفه دوم مسلمین) هر کس بیعت نمی کرد را گردن می زد. شما هم گردنش را بزنید. آقا فرمود نه رهایش کنید.
به عبدالله بن عمر می گفتند با علی بیعت کن، می گفت خب من نرسیدم به اینکه ایشان خلیفه مسلمین است.
همین آقای عبدالله بن عمر، یک روزی حجاج بن یوسف سقفی آمد مدینه. حجاج بن یوسف سقفی سفاک و خونریز بود که در صدر اسلام به اندازه او کسی آدم نکشته. گرسنه اش بود، اشتها نداشت برای غذا خوردن، میلش نمی کشید، می گفت یک نفر بیاورید رگ بزنید، این در خون خودش دست و پا بزند، من اشتها بیایم غذا بخورم.
می گویند در شهری می رفت، مدینه، بصره، کوفه تاریخ نوشته، در کوچه ها به جای آب وسط کوجه خون جاری بود، تا وقتی که حجاج بود عادی بود. جوی خون راه می انداخت.
آن وقت حجاج بن یوسف سقفی آمده بود مدینه، بعد از بصره، همه حساب کار خودشان را کردند، نصف شب رسیده، همان موقع در زدند. کیست؟ کیست در دارالاماره را دارد می زند؟ آقا یکی از پیرمردهای بزرگ قوم است. کی است؟ بیاوریدش ببینم. عبدالله بن عمر است. چه کار دارد نصف شبی؟ می خواهد با شما بیعت کند. بگویید وقت نداریم، فردا بیاید بیعت کند. چه خبر است نصف شبی؟ خسته هستیم! نه می گوید من نمی روم، باید امشب بیعت کنم، بگو بیاید ببینم چشه، چه مرگش است.
چته؟ بگو ببینم! گفت می خواهم با تو بیعت کنم. گفت حالا چرا نصف شبی؟ گفت پیامبر فرموده است کسی امامی را با بیعت نکرده باشد بمیرد، مات میته جاهلیه! گفت حالا من که امام نیستم، من نماینده امیرالمومنین یزید هستم، نماینده اش هستم. گفت باشد، نماینده اش هم مثل خودش، من باید بیعت کنم با تو. گفت حالا خسته هستم بگذار فردا صبح. گفت من اگر امشب مرگم برسد چه کنم؟
نامرد، پنج سال با امیرالمومنین علی ابن ابیطالب بیعت نکردی حالا ...
می گوید حجاج پایش را دراز کرد، گفت من الان حال ندارم دستم را دراز کنم، پایم را دراز کنم با پایم بیعت می کنی؟ گفت با پایت بیعت می کنم. خم شد پای حجاج بن یوسف سقفی را گرفت بیعت کرد.
کسی با دست علی ابن ابی طالب بیعت نکند به جایی می رسد که با پای حجاج بن یوسف سقفی بیعت می کند.
منبع: حجه الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان– نشریه داد
به گزارش خبرنگار ایلنا، حجت الاسلام عبدالواحد موسوی لاری طی سخنانی در مراسم شب نوزدهم حسینیه فاطمه الزهرا با موضوع فلسفه تدریجی نزول قرآن، ماه مبارک رمضان را فرصتی برای ارتباط انسان با مبدا اصلی خواند و گفت: در میان روزها، شب ها و لحظات ارزشمند ماه رمضان، شب قدر از ویژگی های فوق العاده ای برخوردار است و طبق سوره قدر در این شب قرآن نازل شده است.
وزیرکشور دولت اصلاحات با طرح این پرسش که پیامبر در ماه رجب مبعوث شد اما چگونه قرآن در شب قدر و در ماه رمضان بر وی نازل شد، اظهار کرد: اولین آیه ای که بر پیامبر اکرم در روز بعثت نازل می شود آیه اقرا باسمک الذی خلق است و از سویی قرآن، مبدا نزول قرآن را در شب قدر عنوان کرده است. از این رو همه مفسران شیعی و سنی با کمک گرفتن از آیات قران گفته اند که این کتاب آسمانی یک نزول دفعی و یک نزول تدریجی داشته است.
عضو مجمع روحانیون مبارز خاطرنشان کرد: انتظار عموم در عصر بعثت این بوده است که وقتی معجزه پیامبر اکرم (ص) کتاب آسمانی است، این کتاب را یکجا و به صورت مجموعه واحد در اختیار آنها قرار دهد اما چگونه شده که در طول 23 سال آیاتی از قرآن بر پیامبر (ص) نازل و ایشان آن را برای مردم قرائت می کردند.
به بازار عمل با دست خالی
من و مهر تو، یا مولی الموالی
امیر المومنین فرمودند: نترسم بر شما مگر بر 2 چیز، پیروی از هوا نفس و درازی امید. اما از پیروی از هوای نفس، همانا از حق باز می دارد و درازی امید، آخرت را از یاد می برد.
در این شب های عزیز و سرنوشت ساز از از تمامی دوستان التماس دعا دارم.
به نام خدا
با عرض معذرت بابت تأخیر و کم کاری در ارائه کتاب "مراحل اخلاق در قرآن کریم"، ارائه فصل پنجم از بخش دوم را آغاز می کنیم.
فصل پنجم: تقوا
محقق طوسى، راه دیگر مانعزدایى از سیر و سلوک را «تقوا» و تقوا را داراى سه ضلع و رکن معرفى کرده است: ترس از خدا و تحاشى از کار زشت و قصد قربت در آن ترس و این تحاشى. در باره تقوا آمده است:
«بلى من اوفى بعهده و اتقى فان الله یحب المتقین» (1)
متقین، محبوب خدا هستند. البته همان طور که تقوا مراتبى دارد محبوبیت الهى هم درجاتى دارد. مهم، آن است که انسان در تقوا سه رکن آن را رعایت کند:
ادامه مطلب ...در مراسم احیای شب بیستوسوم رمضان ۱۴۳۲ (۲ شهریور ۱۳۹۰)، در حسینیه همدانیها، که معمولاً سالانه حدود ۲۰۰ هزار نفر در آنجا شرکت میکنند با اشاره به برخی مشکلات و نابسامانیهای موجود در کشور، از مردم عذرخواهی کرد و پس از چندبار قسم خوردن گفت:
مایی که شعار دادیم، منبر رفتیم، بیانیه دادیم، شما رو فرستادیم جلو که انقلاب کنید، دنبال میز و پست نبودیم و نیستیم، اما این وضعی که پیش اومده رو نمیخواستیم. مردم! ما رو ببخشید؛ ما به شما وعدههایی دادیم که نشد. نمیخواستیم شما تو فشار باشید نمیخواستیم گرونی باشه و... غیر از امام زمان نباید به کس دیگری امید داشته باشیم. خیلی از ما بودن، دنبال صندلی نرفتن و نمیخواستن برن، الان هم هیچگونه برنامه مادی و دنبال صندلی رفتن ندارن، فقط ناراحتن برا شما با این که ما تقصیر نداریم دلمون نمیخواست اینگونه بشه، به جان امام زمان اقلاً امثال ما رو ببخشید، ما نمیخواستیم به اینجا برسه کار، شما ما رو گذشت کنید. الهی، خدایا میدونی ماها چه نیتی برا این مردم بزرگوار داشتیم، عملی نشد، خدایا خیلی جاهای این انقلاب به دست نامحرمان افتاده، دلشون نمیسوزه برا بندگان تو، حتماً هم این مردم بزرگوار با اخلاق از این همه مشکلات پیش آمده مارو میبخشن.
بخشی از مولفههای حاجآقا مجتبی تهرانی در شبهای قدر
پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «أَیُّها النّاسُ إِنَّ مَنْ فِی الدُّنْیا ضَیْفٌ وَ ما فِی أَیْدیهِمْ عَاریَهٌ وَ إِنَّ الضَّیْفَ مُرْتَحِلٌ وَ الْعاریَهَ مَرْدُودَه».
در این روایت شریفه، پیامبر اکرم(ص) دیدگاه انسان نسبت به خود و دنیا را در قالب یک مثال بیان فرموده. دیدگاه انسان نسبت به خودش باید مانند میهمانی باشد که از اینجا میرود و کوچ میکند اما نسبت بهدنیا باید مانند مالی عاریهای باشد که باید آن را پس داده و برود و تنها میتواند از آن استفاده کند. مالکیت انسان در دنیا اصالت ندارد. اصالت آنجاست که انسان مالک آن باشد در حالی که دنیا نزد ما عاریت است.
دبیر ستاد توسعه فناوری میکروالکترونیک گفت: حجم بازار میکروالکترونیک کشور بالغ بر 60 هزار میلیارد تومان است که برای در اختیار گرفتن آن باید حداقل شش هزار میلیارد تومان سرمایه گذاری کرد؛ حال آن که طی پنج سال گذشته تنها 23 میلیارد تومان در این حوزه سرمایه گذاری شده است.
دکتر سیدمجتبی عطاردی با بیان این مطلب در گفتوگو با خبرنگار فناوری ایسنا خاطرنشان کرد: در صورت سرمایه گذاری مناسب در این بخش می توان حداقل 30 هزار فرصت شغلی مناسب برای دانش آموختگان و نیروهای متخصص کشور ایجاد کرد.
به قول رییس جمهوری برخی نمی خواهند گذشته را فراموش کنند. جریانی تلاش دارد از اتفاقات سالهای گذشته و خصوصا ۸۸ به عنوان دستاویزی جدید علیه دولت و وزارت علوم استفاده کرده و از این طریق به خواسته خود که همانا استیضاح وزیر علوم دولت یازدهم است دست یابد. در همین راستا فصل اعتدال با حمید رضا جلایی پور؛ استاد دانشگاه و عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت گفتگویی انجام داده است.
جلایی پور در این گفتگو ضمن اشاره به مشکلاتی که دولت یازدهم در مورد انتصاب وزیر علوم داشت گفت: پیش از آن که به مسئله استیضاح وزیر علوم بپردازیم باید به شرایط وزارت علوم و همچنین دانشگاه ها درست زمانی که فرجی دانا انتخاب شد و آن را تحویل گرفت توجه کرد. در آن زمان گزینش اساتید هیئت علمی قبل از اعلام نظر گروه ها ی علمی از طریق گروه هایی خارج از دانشگاه انجام می شد؛ به همین دلیل در انتخاب ها معیار شایستگی های علمی مخدوش می شد؛آنها در حقیقت به دنبال ابزاری کردن دانشگاه بودند.
ادامه مطلب ...منبع: 9 دی
به نام خدا
طبق صورت جلسه قرار شد از این هفته برخی سایت های خبری توسط اعضا بررسی و مطالب مهم آنها در سایت منعکس گردد. برای هریک از اعضا حاضر در جلسه سایتی مشخص شد. بقیه اعضا که سایتی برای آنها مشخص نشده، لطفا هر چه سریع تر سایت خود را معرفی نمایند.
حاجی مقصودی: مشرق
مجیدیان: خبرآنلاین
ملوندی: جهان نیوز
سیدی: فارس
بی باک: واشنگتون پست
جوهر: نامشخص
خمسه: نامشخص
هدایتی: نامشخص
مالمیر: نامشخص
محمودخانی: نامشخص
اباذری: نامشخص
نام فرد |
هفته و شماره حکمت |
|||||||||
4/21 تا 4/27 |
4/28 تا 3/5 |
5/4 تا 5/10 |
5/11 تا 5/17 |
5/18 تا 5/24 |
5/25 تا 5/31 |
6/1 تا 6/7 |
6/8 تا 6/14 |
6/15 تا 6/21 |
6/22 تا 6/28 |
|
بی باک |
161 |
172 |
183 |
194 |
205 |
216 |
227 |
238 |
249 |
260 |
محمودخانی |
162 |
173 |
184 |
195 |
206 |
217 |
228 |
239 |
250 |
261 |
مجیدیان |
163 |
174 |
185 |
196 |
207 |
218 |
229 |
240 |
251 |
262 |
ملوندی |
164 |
175 |
186 |
197 |
208 |
219 |
230 |
241 |
252 |
263 |
حاجی مقصودی |
165 |
176 |
187 |
198 |
209 |
220 |
231 |
242 |
253 |
264 |
سیدی |
166 |
177 |
188 |
199 |
210 |
221 |
232 |
243 |
254 |
265 |
خمسه |
167 |
178 |
189 |
200 |
211 |
222 |
233 |
244 |
255 |
266 |
مالمیر |
168 |
179 |
190 |
201 |
212 |
223 |
234 |
245 |
256 |
267 |
هدایتی |
169 |
180 |
191 |
202 |
213 |
224 |
235 |
246 |
257 |
268 |
اباذری |
170 |
181 |
192 |
203 |
214 |
225 |
236 |
247 |
258 |
269 |
جوهر |
171 |
182 |
193 |
204 |
215 |
226 |
237 |
248 |
259 |
270 |
طرح پیشنهادی مطالعه بخشی از کلمات قصار حضرت امیر (ع) (حکمت 71 تا 160) به پایان رسید. در این طرح 30 درصد از اهداف پیش بینی شده محقق شد. با اینکه نسبت به طرح قبلی 10 درصد رشد داشت ولی باز هم این عدد کم است. در اینجا جا دارد از آقای رضا هدایتی که بیشترین فعالیت را از خودشان نشان داد، کمال تشکر را داشته باشیم و از آقایان حاجی مقصودی، مالمیر، ملوندی، محمودخانی و بی باک بخاطر کم کاری گلایه کنیم.
من دلایل این کم کاری را در چند مورد می دانم:
زمان: شنبه 21/4/93 بعد از افطار
مکان: خانه سینا مجیدیان
اعضای جلسه: آقایان بی باک، ملوندی، حاجی مقصودی، مجیدیان، جوهر، سیدی و خمسه
مباحث مطرح شده در جلسه:
من الله توفیق
با سلام خدمت برادر صادق
بابت خوش آمدگویی شما کمال تشکر را دارم و امیدوارم اعضای سایت فقط و فقط حق و رضای الهی را در پست هایشان مد نظر قرار دهند و تعصبات کورکورانه سیاسی مانع شکل گیری بحث منطقی و رشد عقلی اعضا و خوانندگان مطالب نگردد.
باشد که حداقل در خلوت خویش دچار درد عامل درونی ای که امروزه در مدعیان جامعه کم رنگ و بعضا محو شده است و وجدان نام دارد، نگردیم.
در رابطه با خوش آمد شما نیز با توجه به شناختی که از گروه دارم، اگر دو برابر هریک از اعضا نباشم به عقیده کارشناسان حداقل مساویم و اینکه دوستان را خطاب فرمودید نصف شماست، خوشحال میشوم بدانم مبنای سنجش شما چه بوده است؟؟؟ (با چاشنی طنز 50.7 درصدی)
چاپلوسی، خود بزرگ بینی و توهم عقل کل بودن
نامه اعتراض علی مطهری به رد صلاحیت هاشمی:
بسم الله الرحمن الرحیم
رهبر گرامی، آیت الله خامنه ای دامت بر کاته
با اهداء سلام،در خصوص رد صلاحیت آیت الله هاشمی رفسنجانی برای انتخابات ریاست جمهوری توسط شورای نگهبان ، به عرض می رساند این رد صلاحیت که با دو دلیل ناموجه ناتوانی جسمی و نقش داشتن در فتنه سال ۸۸ انجام شده است آسیب جدی به انتخابات آینده وارد خواهد کرد و حماسه سیاسی مورد نظر جناب عالی را محقق نخواهد ساخت. حدس قوی دارم که اگر امام خمینی هم، به فرض حیات ، با نام مستعار در انتخابات شرکت می کردند صلاحیت شان رد می شد چون ایشان هم گاهی انتقاداتی داشتند.
مستحضر هستید که با ورود جناب آقای هاشمی به صحنه انتخابات چه شور و شوقی در میان مردم و چه امیدی در دل آنان به اصلاح امور و پیشرفت سریعتر کشور پیدا شد و با رد صلاحیت ایشان طبعا آن شور وشوق وآن امید از بین رفت.
پیشنهاد می کنم با حکم حکومتی در تایید صلاحیت ایشان زمینه تحقق حماسه سیاسی مورد نظرآن رهبر عزیز را فراهم آورید و محذور احتمالی لزوم اقدام مشابه در باره آقای مشایی موجه به نظر نمی رسد زیرا قیاس این دو با هم قیاس مع الفارق است و رد صلاحیت به دلیل داشتن گرایش های فکری غیر اسلامی کار درستی است اما رد صلاحیت به دلیل منتقد بودن کار نادرستی است. اولی مشمول حکم حکومتی نمی شود و دومی مشمول می شود. برای جنابعالی آرزوی سلامت و توفیق بیشتر دارم.
والسلام ۳/۱/ ۹۲
علی مطهری
چند نکته:
وقتی خود طرف اعتراضی ندارد، فردی به جای او اعتراض کند، به این نمی گویند چاپلوسی؟!
اینکه آدم برای هر مسئله ای که در حیطه اختیارات او نیست، اظهار نظری بکند، جز خودبزرگ بینی است؟!
اینکه آدم به جای دیگران فکر کند و راه کار ارائه دهد، جز این است که خودش را عقل کل فرض می کند؟!
مطهری 83: فرزندانتان کارهای اقتصادی می کنند، بهتر است کاندید نشوید/ مطهری 91: هاشمی بیاید، از مشکلات عبور می کنیم.
نامه سرگشاده علی مطهری به هاشمی در 20 مهر 83:
«از قرار معلوم، تصمیم گرفتهاید که در صورت لزوم پا به عرصه انتخابات ریاست جمهوری بگذارید و کاندیدا شوید. این جانب به دلایلی که برخی از آنها ذیلاً ذکر میشود، پیشنهاد میکنم که پا به این عرصه نگذارید... اکثر فرزندان و برخی نزدیکان شما در کارهای اقتصادی وارد شدهاند و این امر در صورتی که جنابعالی رئیس جمهور شوید موجب افزایش شایعات خواهد شد. همچنین تحمل جنابعالی در مقابل انتقاد آشکار و مطرح در رسانهها اندک است گرچه انتقادات خصوصی را راحتتر میپذیرید، و این امر یک نقطه منفی برای یک رئیس جمهور است و باعث پیدایش گروههای سیاسی نیمه مخفی میشود.»
مصاحبه علی مطهری با روزنامه اعتماد در 27 آبان 91:
«حضور هاشمی رفسنجانی در یک دوره چهارساله میتواند کشور را از مشکلات خارج کند.»
فائزه هاشمی،نامه علی مطهری،مجازات فحاشی و چند چیز دیگر ...
علی مطهری را من نه به دلیل انتسابش به شهید مرتضی مطهری(ره) بلکه با «پفیوز» ی که در صحن مجلس نثار نماینده ای دیگر کرد می شناسم! اگر دیگران برای شناخت افراد برجسته به آراء و آثار ایشان رجوع می کنند، من برای شناخت "علی" فایل صوتی فحاشی او را (پفیوز) بارها و بارها گوش کرده و هر بار هم در شنیده خود شک کرده ام! و پس آن بر شنیده خود صحه گذاشته ام!!
آقای علی مطهری در صحن مجلس شورای اسلامی:
خفه شو!
بتمرگ!
پفیوز!
ادامه مطلب ...روایت حجت الاسلام روحانی از دیدار رهبر معظم انقلاب
به گزارش رسا، حجت الاسلام سید حمید روحانی که از حاضران در جلسه دیدار فراکسیون فرزندان شاهد مجلس شورای اسلامی با رهبر معظم انقلاب بوده اند به روایت آن پرداخته اند که از نظر می گذرانید: